پرجمعیت

لغت نامه دهخدا

پرجمعیت. [ پ ُ ج َ عی ی َ ] ( ص مرکب ) ( عامیانه، جائی... ) که مردم بسیار در آن گرد آمده باشند چنانکه خانه ای و شهری و محلتی...

فرهنگ فارسی

( صفت )جایی که مردم بسیار در آن گرد آمده باشند مقابل کم جمعیت: شهر پر جمعیت.

ویکی واژه

popolato

جمله سازی با پرجمعیت

💡 استان سمنان با هشت استان ایران همسایه است که تعدادی از آن‌ها از پرجمعیت‌ترین استان‌های ایران به‌شمار می‌آید. همسایگی استان سمنان با استان‌های خراسان رضوی و تهران موجب شده راه ارتباطی این دو را استان(جاده تهران-مشهد) از استان سمنان عبور کند. همچنین جاده‌های ارتباطی بین استانهای شمالی (خراسان شمالی، گلستان و مازندران) و استان‌های مرکزی (یزد و اصفهان) از این استان عبور می‌کند.

💡 آن مرد گویا روحانی و اهل‌دل بوده و چند مورد را برای هر یک می‌نویسد. سایه می‌گوید چون از آن دو نفر بعدها جدا شدم نمی‌دانم آنچه دربارهٔ آنان گفته بود تحقق یافت یا نه. اما دربارهٔ من گفته یا نوشته بود که آیندهٔ تو با «سخن» گره می‌خورد و «خانوادهٔ پرجمعیت»ی تشکیل می‌دهی و «۹۴ سال» زندگی می‌کنی!

💡 جمعیت منطقه خودمختار گوانگشی ژوانگ بیش از پنجاه میلیون نفر است که دهمین استان/منطقه پرجمعیت چین به حساب می‌آید.

💡 از لحاظ جغرافیایی، این اتحادیه وسعتی بیش از ۵/۲۰ میلیون کیلومتر مربع از سه قاره آسیا، آفریقا و اقیانوسیه را دربرگرفته و جمعیتی نزدیک به ۲ میلیارد نفر را در خود جای داده‌است. استرالیا، هند، ایران و آفریقای جنوبی از وسیع‌ترین کشورهای اتحادیه و هند، اندونزی، بنگلادش و ایران نیز از پرجمعیت‌ترین کشورهای اتحادیه مذکور به‌شمار می‌آیند.

💡 آب‌شاهی (به گویش محلی: اُوشِیی) یا نعیم‌آباد یکی از روستاهای قدیمی حومه یزد بوده که امروزه به دلیل گسترش شهر یزد به عنوان محله‌ای قدیمی و پرجمعیت در یزد شناخته می‌شود. این محله از سمت جنوب به کوی فیضیه و قاسم‌آباد، از شمال به خیابان آیت‌الله کاشانی و مهدی‌آباد و از غرب به اکبرآباد و از شرق به میدان شهدای محراب محدود می‌شود.