وخیم
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. بد، ناگوار.
۳. [قدیمی] ناسازگار.
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - دشوار سخت. ۲ - سنگین گران. ۳ - ناسازگار ناموافق. یا عاقبت و خیم. فرجام بد پایان بد: چه خون ریختن کاری صعب است وبی تامل در آن شروع پیوستن عاقبتی وخیم دارد و پشیمانی وحسرت در آن مفید نباشد.
ویکی واژه
جمله سازی با وخیم
در ۲ دی ۱۳۹۷ تعدادی از رسانههای فارسیزبان حال او را وخیم گزارش کردند. طبق نوشتهٔ ایسنا، شاهرودی پس از ۱۶ تیر ۱۳۹۷ دیگر در جلسات مجمع تشخیص مصلحت حضور نیافت.
کاخ سفید و کنگره آمریکا بلافاصله در واکنش به اوضاع وخیم اقتصادی آمریکا قانون بهبود و سرمایهگذاری مجدد ۲۰۰۹ آمریکا را تصویب کرد که به موجب آن بالغ بر ۷۰۰ میلیارد دلار از خزانه ملی برای پشتیبانی از وال استریت و تزریق نقدینگی در بازارها در نظر گرفته شد.
تا به سما از سمک دفتر دیوان تست بهر چه می بایدت، فرش وخیم داشتن؟
شبی به شوخیم، آن ترک سیمتن بکشد مرا چو شمع سحرگه در انجمن بکشد
به فریب وخیم و دانهٔ خام ساده دارا درافگنند به دام
مصرف این دارو در مواردی همچون دیابتهای ناپایدار جوانان، دیابت وخیم، اسیدوز، ستوز، اغما، اعمال جراحی و همچنین در دوران بارداری ممنوع میباشد.