نوبهار

معنی اسم نوبهار در فرهنگ فارسی عمید به معنای آغاز فصل بهار، اولین روز بهار، گل و شکوفه یا سبزه‌های تازه روییده است. همچنین به عنوان معشوقه‌ای زیبا شناخته می‌شود و در اصل نام معبدی بودایی در بلخ بوده که در آن بت‌های زیبا قرار داشته‌اند. این واژه همچنین به شبستان و حرم سرا اشاره دارد. معنی این اسم در فرهنگ معین به معنای آغاز فصل بهار و همچنین نام آتشکده‌ای در بلخ است. معنی این اسم در لغت‌نامه دهخدا به معنای بهار نو، ربیع و فصل بهار است. این واژه به آغاز فصل بهار اشاره دارد و به عنوان کنایه‌ای از محبوب و معشوق زیبارو، سبزه‌های تازه و نوعی گل نیز به کار می‌رود. همچنین به آتشکده و بتخانه اشاره دارد و نام ماه دوم سال ملکی نیز می‌باشد. نوبهار به معنای آغاز فصل بهار، فصل بهار و گل و شکوفه‌های تازه درختان است. این واژه همچنین به معبدی بودایی در بلخ اشاره دارد که خاندان برمکی مسئولیت آن را بر عهده داشته‌اند.

لغت نامه دهخدا

نوبهار. [ ن َ / نُو ب َ ] ( اِ مرکب )بهار نو. ( انجمن آرا ). ربیع. فصل بهار. ( ناظم الاطباء ). آغاز فصل بهار. فصل بهار. ( فرهنگ فارسی معین ). فصلی است از فصول اربعه. ( از برهان قاطع )

فرهنگ معین

(نُ بَ ) (اِمر. ) ۱ - آغاز فصل بهار. ۲ - نام آتشکده ای در بلخ.

فرهنگ عمید

۱. اول بهار، آغاز فصل بهار.
۲. [قدیمی] گل، شکوفه، یا سبزۀ تازه روییده.
۱. معشوقۀ زیبا، در اصل، نام معبدی بودایی در بلخ بوده که بت های زیبا در آن قرار داشته است.
۲. شبستان، حرم سرا: فرودآمد از تخت سام سوار / به پرده درآمد سوی نوبهار (فردوسی: ۱/۱۶۵ ).

فرهنگ فارسی

نام معبدی بودائی در بلخ که خاندان برمکی تولیت آنرا داشته اند. این معبد اراضی وسیع و موقوفات بسیار داشته است. در اواخر قرن اول هجری برمکیان به اسلام گرویدند و بعدها در دربار خلفای عباسی به وزارت رسیدند. بعضی گفته اند که نوبهار نام آتشکده بلخ است چنانکه در گشتاسبنامه دقیقی آمده است: چو گشتاسب را داد لهر اسب تخت فرود آمد از تخت و بر بست رخت ببلخ گزین شد بر آن [ نوبهار ] که یزدان پرستان آن روزگار مر آن خانه را داشتندی چنان که مرمکه را تازیان این زمان
فصل بهار، اول بهار، آغازفصل بهار
( اسم ) ۱- آغاز فصل بهار: نو بهارست دران کوش که خوشدل باشی که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی. ( حافظ.۲ ) ۳۱۹- فصل بهار.۳- گل و شکوفه تازه درخت: چرنده گاوگیلی بر کنارش گهی آبش خورد گه نو بهارش. ( ویس ورامین.چا.مینوی.۲۹۴ )
دهی است از دهستان بالا رخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه در ۳۷ هزار گزی شمال شرقی کد کن در دامن. معتدل هوائی واقع است ٠ آبش از قنات محصولش بنشن و غلات شغل مردمش زراعت و کرباس بافی است ٠

فرهنگ اسم ها

اسم: نوبهار (دختر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: no (w) bahār) (فارسی: نوبهار) (انگلیسی: now bahar)
معنی: آغاز فصل بهار، گل و شکوفه ی تازه روییده، ( در قدیم ) سبزه ی نو رسته، نو بهار ( از سنسکریت ) ( در قدیم ) به معنی معشوق یا زن زیبا، ( اَعلام ) نام معبد بودایی در بلخ که به علت وجود بت های زیبا در آن، «مشبه به» زیبارویان و معشوقگان قرار گرفته است، ]در اصل نام معبد بودایی در بلخ بوده و به علت وجود بت های زیبا در آن، ' مشبه به ' زیبارویان و معشوقگان قرار گرفته است[، فصل بهار، نام آتشکده ای در بلخ

دانشنامه عمومی

نوبهار (بخش مرکزی نیشابور). نوبهار یک روستا در ایران است که در دهستان درب قاضی شهرستان نیشابور واقع شده است. نوبهار ۷۲ نفر جمعیت دارد.
نوبهار (تاجیکستان). نوبهار ( پیشتر: اَوْزی کند ) جماعت و شهرکی در شمال غربی تاجیکستان است که در ناحیهٔ مست شاه ولایت سغد قرار دارد. جمعیت این جماعت ۱۰٬۳۷۳ نفر است.
نوبهار (تفرش). نوبهار، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان تفرش در استان مرکزی ایران است.
این روستا در دهستان رودبار قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۰، جمعیت آن ۹۵ نفر ( ۳۸ خانوار ) بوده است.
نوبهار (سرایان). نوبهار روستایی در دهستان مصعبی بخش آیسک شهرستان سرایان استان خراسان جنوبی ایران است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این روستا ۱۵۸ نفر ( در ۶۰ خانوار ) بوده است.
نوبهار (شهر). نوبهار جماعت و شهرکی در جنوب غربی کشور تاجیکستان است که در ناحیهٔ باختر ولایت ختلان قرار دارد. جمعیت این جماعت ۱۳۰۹۱ است.
نوبهار (ولایت نمنگان). نوبهار ( به ازبکی: Navbahar ) یک منطقهٔ مسکونی در ازبکستان است که در ناحیه پپ واقع شده است. نوبهار ۱٬۲۰۲ نفر جمعیت دارد.

دانشنامه آزاد فارسی

مکانی مقدس و معبد بودایی پیش از اسلام در بلخ، واقع در شمال افغانستان کنونی. این محل در حملۀ اعراب به خراسان بزرگ به کلی ویران شد، اما چون زادگاه برمکیان، وزیران و صاحبان مناصب عالی در دورۀ عباسیان بود، شهرت خود را چند قرن حفظ کرد. برمک، عنوان روحانی بزرگ نوبهار از معابد بوداییان ایران بود. از نوبهار و شکوه و زیبایی آن در سروده های شاعران متقدم فارسی زبان بسیار یاد شده است.

ویکی واژه

نووَهار. طاق نوبهار. ناواویهارا (سنسکریت). آذرنوش، نوش‌آذر، آتشکده نوش‌آذر. نیایشگاه مشهوری در شهر بلخ که در دوره‌های گوناگون به نیایشگاه ادیان گوناگون تبدیل شده است. اوج بزرگی نوبهار در زمان کوشانیان و دین بودایی بود.
آغاز فصل بهار.

جملاتی از کلمه نوبهار

به پایان شد عروسی نوبهاران برفتند آن ستوده نامداران
ز خوبی همچو باغ نوبهاری ز گُشی چون گوزن مرغزاری