نفرین به معنای آرزو کردن بدی یا خواستن وقوع حوادث ناگوار برای فرد یا شیء خاصی است. این مفهوم در اسطورهها و افسانهها به دفعات مورد اشاره قرار گرفته و در آثار هنری نظیر فیلمها، انیمیشنها، انیمهها و سریالهای مختلف به تصویر کشیده شده است. نفرین به عنوان یک عمل یا دعا میتواند نشاندهنده احساسات منفی و عمیق یک فرد نسبت به دیگری باشد و در بسیاری از فرهنگها، به عنوان ابزاری برای بیان خشم یا ناامیدی مورد استفاده قرار میگیرد. این پدیده به طور کلی میتواند بازتابی از تضادها و تنشهای انسانی باشد که در داستانها و روایتها به شکلهای مختلفی نمود پیدا میکند. همچنین، نفرینها در بطن خود نوعی قدرت معنوی دارند که میتوانند بر زندگی افراد تأثیر بگذارند، به ویژه در جوامع کهن که باور به نیروهای ماورایی و تأثیر دعاها بر سرنوشت انسانها معمول بوده است.
نفرین
لغت نامه دهخدا
نفرین.[ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) دعای بد. ( لغت فرس اسدی ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) ( ناظم الاطباء ). لعنت. بسور. پسور. سنه. غورا. یارند. پشول. پشور. دشنام. ( از ناظم الاطباء ). از: نَ ( نفی، سلب ) + فرین ( آفرین )؛ ضد آفرین. مقابل آفرین درتمام معانی. لعن. لعنت. بوه. مرغوا. فریه. ذم. تقبیح. نکوهش. لعان. نفری. ( یادداشت مؤلف )
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
( اسم ) دعای بد لعن مقابل آفرین: روز رخشان ز پس تیره شبان گویی آفرین است روان بر اثر نفرین. ( ناصر خسرو. ۳۴۱ )
ویکی واژه
جملاتی از کلمه نفرین
به زندان دزدان مر او را بکشت ندارد جز از رنج و نفرین بمشت
گر چو ناهید وگر چو پروین اند از در ذم و اهل نفرین اند
که نفرین بر آن بی خرد مرد باد بر آن ناکس بدرگ بدنژاد