موجودات

موجودات جمع کلمه موجود است و به معنای هر چیزی است که دارای وجود و هستی باشد. این کلمه در زبان فارسی به مجموعه‌ای از مخلوقات و آفریدگان اشاره دارد که می‌توان آن‌ها را در دسته‌های مختلفی تقسیم‌بندی کرد.

دسته‌بندی 

جسمانی: این دسته شامل موجوداتی است که به واسطه حواس انسانی قابل ادراک هستند. به عنوان مثال، انسان‌ها، حیوانات، گیاهان و اشیاء فیزیکی از این نوع به شمار می‌روند که دارای ویژگی‌های ملموس و قابل مشاهده‌ای هستند که می‌توان آن‌ها را با چشم، گوش، لمس و دیگر حواس درک کرد.

روحانی: در مقابل موجودات جسمانی، نوع روحانی قرار دارند. این موجودات به عقل درک و به فکر تصور می‌شوند. به عنوان مثال، مفاهیمی چون روح، فرشتگان و یا حتی ایده‌ها و افکار از این دسته محسوب می‌شوند. این‌ها به طور مستقیم قابل مشاهده نیستند و بیشتر از طریق تفکر و استدلال قابل درک هستند.

ویژگی‌ها

هستی: همه آن‌ها دارای هستی و وجود هستند و این ویژگی آن‌ها را از عدم متمایز می‌کند.

تنوع: آن‌ها از نظر نوع، شکل، اندازه و ویژگی‌ها بسیار متنوع هستند، این تنوع به غنای زندگی و طبیعت کمک می‌کند.

ارتباط: این مخلوقات با یکدیگر در تعامل هستند و این تعاملات به شکل‌های گوناگون، از جمله زنجیره‌های غذایی، اکوسیستم‌ها و روابط اجتماعی، خود را نشان می‌دهند.

لغت نامه دهخدا

موجودات. [م َ ] ( ع ص، اِ ) ج ِ موجودة. رجوع به موجود و موجودة شود. || مخلوقات و آفریدگان و شوندگان. ( ناظم الاطباء ). کاینات. مکونات. آفریده ها. آفریدگان. برایا. ( یادداشت مؤلف ): بشناختم که آدمی شریف تر خلایق و عزیزتر موجودات است. ( کلیله و دمنه ).
بر در کعبه که بیت اﷲ موجودات است
که مباهات امم زان در والا شنوند.خاقانی.زبده ٔموجودات و فهرست مخلوقات گردانید. ( سندبادنامه ص 3 ).در خبر است از سرور کاینات و مفخر موجودات و تتمه دور زمان محمد عبداﷲ ( ص )... ( گلستان ). اجل کائنات ازروی ظاهر آدمی است و اذل موجودات سگ. ( گلستان ).
- پیدا آوردن موجودات؛ خلق کردن جهان هستی. آفرینش آفریدگان:
همی گویی زمانی بود ازمعلول تا علت
پس از ناچیز محض آورد موجودات را پیدا.ناصرخسرو.- جمله موجودات؛ همه مخلوقات و همگی شوندگان عالم. ( ناظم الاطباء ).
|| هر چیزکه دارای وجود و هستی باشد. ( ناظم الاطباء ).
- موجودات ثوانی؛ موجودات بعد از صادرات اولند که نفوس مدبره و ارواحند. ( از فرهنگ علوم عقلی تألیف سیدجعفر سجادی ).
- موجودات جسمانی؛ موجوداتی هستند که بواسطه حواس ادراک می شوند. مقابل موجودات روحانی که به عقل درک و به فکر تصور می شوند. ( از فرهنگ علوم عقلی ).
- موجودات جزئی؛ موجوداتی هستند که پیوسته در کون و فساد و متوجه به طرف کمال و تمامیتند. رجوع به موجودات کلی شود. ( فرهنگ علوم عقلی ).
- موجودات خارجی؛ در مقابل موجودات ذهنی می باشند و مراد از خارج، خارج از ذهن و عالم عین است که در آن موطن منشاء آثار وجود عینی است. ( فرهنگ علوم عقلی ). موجودات عینی. و رجوع به ترکیب موجودات عینی شود.
- موجودات ذهنی؛ در مقابل موجودات خارجی است و عبارت است از ارتسام صور اشیاء در ذهن بالجمله موجودات و مخلوقات نفس را به نام موجودات ذهنی نامند که صادر از نفسند و آثاری بر آنها مترتب است. ( از فرهنگ علوم عقلی ).
- موجودات روحانی؛ موجوداتی است که به عقل درک و به فهم تصور می شوند مقابل موجودات نفسانی. موجودات روحانی بر سه قسم است: 1- هیولای اولی. 2- نفس. 3- عقل. ( فرهنگ علوم عقلی ). ورجوع به ترکیب موجودات نفسانی شود.
- موجودات عالم؛ هرآنچه در جهان هست. ( یادداشت مؤلف ).
- موجودات کائنه؛ در مقابل موجودات مبدعه اند. ( فرهنگ علوم عقلی ).

جملاتی از کلمه موجودات

«اللَّهُ یَعْلَمُ» خداست که داناست و در دانایی یکتاست و نهانش چون آشکار است، باریک بین و نهان دان و شیرین صنع و نیک خداست، هر ذرّه‌ای از ذرائر موجودات، در زمین و در سماوات، چه آشکارا و چه نهان، چه در روز روشن، چه در شب تاریک، جنبش همه می‌بیند، آواز همه می‌شنود، اندیشه همه می‌داند.
و این، سبب محبت خویشان است با یکدیگر و هر چه نزدیکتر است محبت بیشتر است و از این جهت محبت برادران بیشتر است از محبت عموزادگان و هر که خدا را شناخت و همه موجودات محبت می رساند از جهت شرکت در آفرینش.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال سنجش فال سنجش فال آرزو فال آرزو فال چوب فال چوب