موازین

کلمه موازین در زبان فارسی به معنای معیارها یا قانون‌ها است و به صورت جمع میزان به کار می‌رود. این واژه هفت حرفی است و در نوشتار فارسی نیازی به استفاده از کاراکترهای خاص ندارد. در گفتار، اهمیت صحیح ادا کردن آن قابل توجه است. این کلمه به عنوان جمع سالم این کلمه به کار می‌رود و بنابراین با فعل‌ها و ضمایر جمع همراه می‌شود. این کلمه معمولاً در متون رسمی و علمی، در زمینه‌های مختلفی مانند حقوق، اخلاق و فلسفه مورد استفاده قرار می‌گیرد و می‌توان آن را در جملات به اشکال مختلف به کار برد.

لغت نامه دهخدا

موازین. [ م َ ] ( ع اِ ) ج ِ میزان. ( آنندراج ) ( غیاث ) ( ناظم الاطباء )؛ موازین شرع؛ قواعد آن:
چون من سخن به شاهین برسنجم
آفاق و انفسند موازینم.ناصرخسرو.در اعتبار موازین و مکایل احتساب بلیغ می کرد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 439 ).و رجوع به میزان شود.

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع. ] (اِ. ) جِ میزان.

فرهنگ عمید

= میزان

فرهنگ فارسی

جمع میزان
( اسم ) جمع میزان

جملاتی از کلمه موازین

که موازین معدلت ماییم کاشف قدر و منزلت ماییم
آزادی هنری بخشی از موازین جهانی حقوق بشر است و تهدید به مرگ هنرمندان، به معنای مرگ این آزادی است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال زندگی فال زندگی فال احساس فال احساس فال تاروت فال تاروت