کلمه منگل از واژه مغول نشأت میگیرد. افرادی که دچار سندرم داون هستند، معمولاً ویژگیهای چهرهای دارند که ممکن است شبیه به چهرههای مغولها به نظر برسد. به همین دلیل، برخی از مردم به این افراد اصطلاحاً منگل میگویند. این نامگذاری به نوعی ریشه در شباهتهای ظاهری دارد که ممکن است در نگاه اول جلب توجه کند. البته این نامگذاری میتواند توهینآمیز باشد و باید به یاد داشت که هر فردی با سندرم داون، شخصیت و ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارد. این افراد باید به عنوان انسانهایی ارزشمند و با قابلیتهای خاص در جامعه دیده شوند و نباید صرفاً بر اساس ظاهرشان قضاوت شوند.
منگل
لغت نامه دهخدا
منگل. [ م َ گ ُ ] ( اِ ) یا آب منگل. مظهر قنات؛ یعنی آنجا که آب قنات بر روی زمین پیدا آید. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
منگل. [ م َ گ َ ] ( اِخ ) محله ای از محلات ناحیه آمل است. ( از بخش انگلیسی سفرنامه مازندران و استرآبادرابینو ص 114 ). رجوع به ترجمه فارسی آن ص 153 شود.
فرهنگ معین
(مُ گُ ) [ انگ. ] (اِ. ) = منگول: مبتلا به منگلی، نوعی نقص عقلی است که مبتلایان به آن دارای چشم های بادامی و قیافه ای مغولی هستند.
(مَ گُ ) (ص. ) دزد، راهزن.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - جایی که آب از بالا بدان ریزد و جمع گردد و از سر آن بپایین فرو ریزد. ۲ - شتر گلو
دزد و راهزن و آنرا شنگل نیز گویند و دور نیست که شنگل و منگل مرادف باشند.
ویکی واژه
دزد، راهزن.
شترگلو، مجرای آب در زیر زمین.
جمله سازی با منگل
نهمنگلوس و نه صدرس نه حجره نه دهلی نه بنگلوس و نه مدرس نه تته نه کوکن
سینهاشان بر دریده مغزهاشان کوفته چنگ شیر شرزه و خرطوم پیل منگله