مردمک سوراخی است که در مرکز عنبیه چشم قرار دارد و به عنوان ورودی نور به داخل چشم عمل میکند. در بسیاری از جانوران، از جمله برخی ماهیها، اندازه مردمک با استفاده از ماهیچههای موجود در عنبیه و بر اساس شدت نور تغییر میکند؛ به این صورت که در نور زیاد تنگ و در نور کم گشاد میشود. این تغییرات به واسطه تحریک اعصاب پاراسمپاتیک و سمپاتیک انجام میگیرد. شکل آن در گونههای مختلف جانوران متفاوت است و میتواند دایرهای، هلالی و... باشد. مردمک به رنگ سیاه به نظر میرسد، زیرا تقریباً تمام نوری که از آن عبور میکند، توسط سلولهای گیرنده شبکیه جذب میشود. در شرایط کم نور و هنگام عکاسی از چشم، مردمک به سرعت تنگ نمیشود و به همین دلیل شبکیه، که بافتی پر از مویرگهای خونی است، به رنگ قرمز دیده میشود.

مردمک
لغت نامه دهخدا
مردمش چون مردمک دیدند خرد
در بزرگی مردمک کس ره نبرد.مولوی.فرع دید آمد عمل بی هیچ شک
پس نباشد مردم الا مردمک.مولوی.- مردمک بصر؛ مردم دیده:
بس مهر که از خیال رویت
بر مردمک بصر نهادم.عطار.- مردمک چشم؛ مردم چشم:
بر گونه سیاهی چشم است غژم او
هم بر مثال مردمک چشم ازو تکس.بهرامی.زنهار قدم به خاک آهسته نهی
کان مردمک چشم نگاری بوده ست.خیام.چون هر دو میم مردمه در چشم کاتبان
کور است هردو مردمک چشم آدمی.خاقانی.اگر به گوش من از مردمی دمی برسد
به مژده مردمک چشم بخشمش عمدا.خاقانی.مردمک چشم ساز نعل پی صوفیان
دانه دل کن نثار بر سراصحابنا.خاقانی.تا رخ و موی ترا در نرسد چشم بد
مردمک چشم ها جمله سپند تو باد.عطار.- مردمک دیده؛ مردم چشم:
از مردمک دیده بباید آموخت
دیدن همه کس را و ندیدن خود را.خواجه عبداﷲ انصاری.از مردمی تست که خاک قدمت راست
بر مردمک دیده احرار تقدم.سوزنی.سدی از ظلمت در پیش مردمک دیده کشیده. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 189 ).
رشک آیدم ز مردمک دیده بارها
کاین شوخ دیده چند ببیند جمال دوست.سعدی.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
۱ - تصغیر مردم.۲ - سوراخ وسط عنبی. چشم که قطر آن در انسان بین ۳ تا ۶ میلیمتر است. مردمک ممکنست گشاد یا تنگ گردد ومقدار نوری که باید در چشم داخل شود بدین وسیله تنظیم میگردد. تنگ شدن مردمک مربوط به زوج سوم اعصاب دماغی ( عصب محرک. مشترک چشم ) است وگشاد شدنش مربوط به رشته های سمپاتیک است که از قسمت گردنی پشتی نخاع میایند. حرکات تنگ و گشاد شدن مردمک عمل انعکاسی است که عوامل زیاد در آن دخالت دارند مانند تحریک شبکیه از نور وتنگ شدنش در روشنایی و گشاد شدنش در تاریکی ( عمل تطابق ). تحریک شدید اعصاب حسی ( درد ) مردمک را تنگ میکند و حالت خفگی و جمع شدن دی اکسید کربن در خون و آتروپین سوراخ مردمک را گشاد مینماید ازرین و تریاک مردمک را تنگ میکنند مردمک چشم حدقه انسان العین مردم چشم ثقب. عنبیه.
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه آزاد فارسی
شکافی مدور در عنبیه. نور از راه آن به عدسی چشم می رسد.





جمله سازی با مردمک
دمی که آتش حسن تو شعله خیز شود هزار مردمک دیده ام سپند توباد
ز خاک رهش، سرمه مردمک براو، دیدهء روشنان فلک