کلمه مثابت در فرهنگ فارسی:
۱ - محل اجتماع مردم جای گرد آمدن
۲ - حد اندازه درجه منزلت: کسانی که باین مثابت باشند مقلدان خوانند
۳ - مانند، یا به مثاب
بمانند همانند: تا بحدی که رکنی بزرگ گشت در دولت سلجوقیان بمثابت سبکتگین در آخر عهد ملوک سامان.
کلمه مثابت در فرهنگ فارسی:
۱ - محل اجتماع مردم جای گرد آمدن
۲ - حد اندازه درجه منزلت: کسانی که باین مثابت باشند مقلدان خوانند
۳ - مانند، یا به مثاب
بمانند همانند: تا بحدی که رکنی بزرگ گشت در دولت سلجوقیان بمثابت سبکتگین در آخر عهد ملوک سامان.