کلمه مترصد در زبان فارسی به معنای منتظر و در حال انتظار است. این واژه به عنوان اسم فاعل از فعل ترصد، به معنای انتظار کشیدن یا مراقبت کردن شکل گرفته است. معمولاً به عنوان صفت یا اسم فاعل به کار میرود. مترصدان به دقت شرایط را زیر نظر داشتند. این کلمه میتواند به صورت مستقل یا در ترکیب با دیگر واژهها استفاده شود. لازم است به قواعد همنوشتاری و ارجاع به کلمه در جملات توجه شود. به طور کلی، این واژه در حالت مفرد و مذکر به کار میرود، اما در صورت نیاز به اشاره به مؤنث یا جمع، میتوان از عبارات مترصدان (جمع) یا مترصدانی (مؤنث) استفاده کرد. در برخی متون ممکن است به جای آن از واژههای دیگری مانند منتظر یا مراقب بهره گرفته شود. انتخاب واژه باید با توجه به لحن و موضوع خاص متن انجام شود.
مترصد
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - انتظار دارنده منتظر امیدوار: درین صورت مترصد و مستعد امر تقدیر میباشم. ۲ - کمین کننده در کمین جمع: مترصدین.