لنگه به لنگه

لغت نامه دهخدا

لنگه به لنگه. [ ل ِ گ َ / گ ِ ب ِل ِ گ َ / گ ِ ] ( ص مرکب ) تابه تا ( کفش ). ناجور: این کفشها لنگه به لنگه است؛ ناجور است. رجوع به لنگه شود.

فرهنگ معین

( ~. بِ. لِ گِ ) (ص مر. ) ناجور، ناهمگون.

فرهنگ فارسی

دولنگه که بیک اندازه یا رنگ یا شکل نباشند ناجور: کفشهای من در مهمانی لنگه به لنگه شده است.
تابتا ناجور

ویکی واژه

ناجور، ناهمگون.

جمله سازی با لنگه به لنگه

به هر یک از ابروها، اصطلاحاً یک لِنگه ابرو هم گفته می‌شود. اگر به هنگام برداشتن ابروها به منظور زیبایی، تناسب دو ابرو اشتباهاً به هم بخورد به آن «لنگه به لنگه شدن» ابروها می‌گویند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ژرف
ژرف
بی عرزه
بی عرزه
کس شعر
کس شعر
فال امروز
فال امروز