لغو کردن

لغت نامه دهخدا

لغو کردن. [ ل َغ ْوْ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ابطال کردن، چنانکه پیمانی یا قانونی.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) باطل کردن ابطال: پیمان را لغو کردند.

ویکی واژه

abolire

جمله سازی با لغو کردن

در دوران انقلاب، همه ایالت‌ها تجارت بین‌المللی برده را لغو کردند، اما کارولینای جنوبی تصمیم خود را لغو کرد. کنگره در سال ۱۸۰۷ اقدام به محض اجازه قانون اساسی، واردات برده‌ها را جرم دانست. از جنگ انقلابی تا سال ۱۸۰۴، همه ایالت‌های شمالی بلافاصله یا به تدریج برده داری را لغو کردند. هیچ ایالت جنوبی چنین کاری نکرد. رهایی فوری در سال ۱۸۶۲ به هدف جنگی اتحادیه تبدیل شد و در سال ۱۸۶۵ به‌طور کامل محقق شد.
وی در طول حیاتش همواره مخالفینی داشته‌است که عرصه حیات را بر او تنگ کرده بودند تا جایی که حکم مفتی سلیمانیه را که از طرف امپراتور عثمانی صادر شده بود لغو کردند و مفتی زهاوی (مفتی بغداد) به دفاع از او پرداخت و مجدداً حکم او ابقا شد اما ملا احمد دیگر پذیرای این جایگاه نشد.
به موازات موج اخراج استادان و صدور احکام «تعلیق از تحصیل» برای دانشجویان معترض، گزارش‌ها حاکی از لغو کردن مجوز و مانع شدن از فعالیت شماری از تشکل‌های دانشجویی در دانشگاه‌های مختلف ایران است. در تازه‌ترین این اقدامات، مقام‌های دانشگاه علامه تهران علاوه بر لغو مجوز «انجمن دانشجویی آزاداندیش» این دانشگاه، دفتر این انجمن در دانشکده اقتصاد را نیز تصرف و تخلیه کردند.