در دوران باستان، به ویژه در تمدنهای کهن مانند یونان و بابل، درک حرکت اجرام آسمانی از اهمیت ویژهای برخوردار بود. دانشمندان و اخترشناسان با دقت به رصد ستارگان و سیارات میپرداختند تا الگوهای حرکتی آنها را کشف کنند. این مشاهدات دقیق، اساس شکلگیری مدلهای پیچیده نجومی را فراهم آورد که تلاش داشتند حرکات ظاهری سیارات را بر روی کره آسمان تبیین کنند. یکی از مدلهای مهم در این زمینه، نظریه فلک حامل (Deferent) است که در بطلمیوسی، ستارهشناس برجسته یونانی-رومی، به اوج خود رسید. طبق این الگو، هر سیاره بر روی یک دایره فرضی به نام فلک حامل حرکت میکند. این حرکت بر روی فلک حامل، با سرعتی ثابت و یکنواخت صورت میگیرد. این مفهوم، به اخترشناسان کمک میکرد تا با تقریب خوبی، موقعیت سیارات را در طول زمان پیشبینی کنند و از این طریق، درک خود را از ساختار کیهان گسترش دهند. با این حال، حرکت واقعی سیارات بر روی آسمان، به سادگی یک دایره با سرعت یکنواخت قابل توجیه نبود. سیارات گاهی حرکات ظاهری پسرو (Retrograde motion) داشتند که با مدل فلک حامل به تنهایی قابل توضیح نبود.
فلک حامل
فرهنگستان زبان و ادب
ویکی واژه
جمله سازی با فلک حامل
بقدر و جاه، فلک نازل است و تو عالی به حل و عقد فلک حامله است و تو مذکور
دختر آفتاب ده در تتق سپهر گون گشته به زهرهٔ فلک حامله هم به دختری