عقوبت به معنای مجازات یا تنبیه است که به دلیل ارتکاب یک عمل نادرست یا خلاف قانون به فرد یا گروهی اعمال میشود. این واژه معمولاً در زمینههای حقوقی و اخلاقی به کار میرود و به عواقب منفی ناشی از رفتارهای نادرست اشاره دارد. عقوبت میتواند شامل مجازاتهای مالی، حبس، شلاق، یا هر نوع تنبیه دیگری باشد که به منظور اصلاح رفتار فرد یا جلوگیری از تکرار آن عمل نادرست اعمال میشود. در زمینه مذهبی عقوبت به مجازات یا تنبیهاتی گفته میشود که خداوند به دلیل نافرمانی، گناه یا تخلف از دستورات دینی به انسانها میدهد و در متون دینی به عنوان عواقب اعمال نادرست در دنیا یا آخرت ذکر میشود.
عقوبت
لغت نامه دهخدا
- عقوبت باره؛ دژ و قلعه سخت بر کنار از جهان که گویی برای عقوبت و شکنجه ساکنان آن بنا شده است:
چو سر در قصر شیرین کرد شاپور
عقوبت باره ای دید از جهان دور.نظامی.- عقوبت بردن؛ رنج بردن. عذاب بردن:
مسلط مکن چون منی بر سرم
ز دست تو به گر عقوبت برم.سعدی.- عقوبت کشیدن؛ رنج بردن. عذاب کشیدن:
بناها در ازل محکم تو کردی
عقوبت در رهت باید کشیدن.ناصرخسرو.- موکلان عقوبت؛ مأموران شکنجه و تعذیب: موکلان عقوبت در او آویختند. ( گلستان ).
عقوبة. [ ع ُ ب َ ] ( ع اِ ) عقوبت. عذاب و سزای گناه. ( آنندراج ). پاداش بدی و شکنجه. ( دهار ). جزاء، و گویند عقوبة محنتی است که در دنیا به سبب گناه به انسان میرسد و گاهی آن را خاص تعزیر می دانند، و نیز عقوبات بر احکام شرعی متعلق به امور دنیا، به اعتبار مدنیت اطلاق شود. ج، عُقوبات. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به عقوبت شود.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - شکنجه عذاب. ۲ - جزای کار بد و گناه سیاست تنبیه.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] عقوبت یا مجازات عبارت است از جزای عمل بد انسان. مجازات یکی از قدیمی ترین نهادهای بشری است و در بیشتر ادیان، جایگاهی محکم و دیرینه دارد. از این مسأله در ابواب مختلفی در فقه اسلامی نیز بحث شده است.
عقوبت یا کیفر به معنای جزای سیئات و اعمال قبیح انسان می باشد.
اقسام
عقوبت دوگونه است: اخروی و دنیوی.عقوبت اخروی عبارت است از انواع عذاب در جهان واپسین که خدای تعالی از آن خبر داده است و دامن گیر کفار، مشرکان و منافقان می شود.عقوبت دنیوی عبارت است از کیفرهایی که خداوند در این جهان برای بزهکاران مقرر کرده است. موضوع سخن در این نوشتار عقوبت دنیوی است.
مقدمه
مجازات یکی از قدیمی ترین نهادهای بشری است. جامعه ای را نمی توان تصور کرد که متجاوزان به قواعد نوشته یا نانوشته ای را که مبنای اداره آن جامعه است، مشمول مجازات قرار ندهد. در بیشتر ادیان، مجازات جایگاهی محکم و دیرینه دارد. طبق عقاید مذهبی، خاطیان از دستورهای خدا، یا خدایان، در انتظار مجازات آسمانی در این جهان یا، در جهان آخرت خواهند بود.نقطه مقابل مجازات، پاداش است و شاید پاداش رفتار نیک، همانند مجازات رفتار زشت، شیوه ای باستانی و ریشه دار باشد. اما مجازات ویژگی مشخصی دارد که به نظر می رسد از بعد فلسفی اعمال آن را مساله برانگیز کند، در حالی که درباره پاداش این سخن صادق نیست؛ مجازات از دیدگاه مجازات دیدگان، خصلتا ناخوشایند است. مسلما برخی از خاطیان می توانند با مجازات های مقرر شده کنار بیایند. ولی از نظر منطقی، همه مجازات ها باید متضمن تنبیه مجرم باشد؛ یعنی متضمن اعمال مجازات هایی که اصولا ناخوشایند است. بدین ترتیب، انسان کیفر دیده با خود کاری کرده است که صرف نظر از هر چیز دیگر، اعمال آن (یعنی مجازات) را برنمی گزید.