طی الارض

طی‌الارض یا دورنوردی در برخی از مکاتب عرفانی، از جمله تصوف و کابالا، به معنای عبور از یک مکان به مکان دیگر است. در این حالت، فرد با تکیه بر اراده خود، بدون نیاز به حرکت فیزیکی، به مکان جدیدی منتقل می‌شود. طی الارض مرحله‌ای از رشد معنوی است که در آن فرد می‌تواند در یک آن به هر نقطه‌ای از زمین سفر کند. تنها کسی می‌تواند به این توانایی دست یابد که نفس خود را پالایش کرده باشد. قرآن مجید داستانی از یکی از نزدیکان با ایمان و دوستان خاص سلیمان به نام آصف بن برخیا را نقل می‌کند که توانست تخت سلیمان را در یک چشم به هم زدن حاضر کند. در قرآن آمده است: کسی که دانشی از کتاب داشت، این کار را انجام داد. بسیاری از مفسران بر این باورند که این مرد با ایمان به اسم اعظم الهی آگاه بود. منظور از آگاهی به اسم اعظم، تخلق به آن اسم و وصف است؛ به این معنا که انسان از نظر دانش، اخلاق، تقوا و ایمان به حدی برسد که مظهری از آن اسم گردد. این رشد معنوی و روحانی، که تجلی‌ای از اسم اعظم الهی است، قدرت انجام چنین کاری را فراهم می‌آورد.

لغت نامه دهخدا

طی الارض. [ طَی ْ یُل ْ اَ ] ( ع اِ مرکب ) نوردیدن زمین. نوعی کرامت که بجای گام برداشتن و رفتن زمین در زیر پای آدمی بتندی پیچیده شود و او بمقصد خویش هرچند دور باشد در مدتی بسیار کم رسد: و یذکر ان الارض تطوی له [ میمون القداح ] فیمضی الی این احب فی اقرب مدة. ( ابن الندیم ).

فرهنگ معین

(طَ یُّ لْ اَ ) [ ع. ] (ص مر. ) نوعی کرامت خاص اولیا و عارفان و آن پیمودن مسافت زیادی است در مدتی کم.

فرهنگ فارسی

نوعی از معجزه و کرامت آن چنانست که بجای طی کردن طول مسافتی زمین در زیر پای وی پیچیده گردد و در مدتی اندک بمقصد رسد
نوعی معجزه و کرامت که بجای رقتن آدمی زمین در زیر پای وی بتندی پیچیده شود و او بمقصد خویش هر چند دور باشد در مدتی بسیار کم رسد.

ویکی واژه

نوعی کرامت خاص اولیا و عارفان و آن پیمودن مسافت زیادی است در مدتی کم.

جملاتی از کلمه طی الارض

چیست طی الارض دانی ای پسر داده اندر راه جانان جان و سر
آن شهادت هست طی الارض تو گشته اکنون این شهادت فرض تو
هرکه را مستانه شوق کعبه در راه افکند کار طی الارض می آید ز هر لغزیدنش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم