طلایه دار

طلایه دار

واژه طلایه‌دار معمولاً برای توصیف افرادی به کار می‌رود که در یک حرکت، جنبش یا فعالیت خاص، نقش مهمی ایفا کرده و دیگران را به دنبال خود می‌کشند.

از ویژگی‌های کلمه "طلایه‌دار" می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

پیشگامی: طلایه‌دار به معنای کسی است که در یک زمینه خاص، پیشگام و راهنما است و دیگران را به سمت هدفی مشخص هدایت می‌کند

رهبری: این واژه معمولاً به افرادی اطلاق می‌شود که توانایی رهبری و هدایت دیگران را دارند و می‌توانند در ایجاد تغییرات مثبت مؤثر باشند

نوآوری: طلایه‌داران معمولاً افرادی هستند که ایده‌های نو و خلاقانه دارند و به دنبال بهبود و پیشرفت در زمینه‌های مختلف هستند

تأثیرگذاری: این افراد می‌توانند تأثیر زیادی بر روی جامعه، سازمان یا گروهی که در آن فعالیت می‌کنند، بگذارند و به عنوان الگو برای دیگران عمل کنند

به طور کلی، کلمه "طلایه‌دار" به افرادی اطلاق می‌شود که در مسیر پیشرفت و تغییر، نقش مهمی ایفا کرده و به عنوان پیشرو شناخته می‌شوند.

لغت نامه دهخدا

طلایه دار. [ طَ ی َ / ی ِ ] ( نف مرکب ) دیده بان:
هنوز میر خراسان به راه بود که بود
طلایه دار برآورده زان سپاه دمار.فرخی.طلایه دار لشکر گر نشد لاله چرا زینسان
نشیند هر گلی بر دشت و او بر کوهسار آید.فرخی.آری هرآنگهی که سپاهی شود به رزم
ز اول به چند روز بیاید طلایه دار.منوچهری.

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] (ص فا. ) ۱ - فرماندة مقدمة سپاه، رییس جلوداران. ۲ - هر یک از افراد طلایه.

فرهنگ عمید

۱. پیشاهنگ، جلودار، سردسته.
۲. [قدیمی] فرماندهِ طلایه، رئیس جلوداران سپاه: هنوز میر خراسان به راه بود که بود / طلایه دار برآورده زآن سپاه دمار (فرخی: ۵۲ ).
۳. [قدیمی] دیده بان.

فرهنگ فارسی

۱ - امیر طلایه رئیس جلو داران فرمانده مقدمه سپاه. ۲ - هر یک از افراد طلایه.
دیده بان

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] طلایه دار به معنای پیش قراول و پیشروی لشکر است.
از آن در باب جهاد نام برده اند.
← در جهاد
۱. ↑ تذکرة الفقهاء، ج۹، ص۴۹.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۵، ص۲۰۵، برگرفته از مقاله «طلایه دار».
...

ویکی واژه

فرماندة مقدمة سپاه، رییس جلوداران.
هر یک از افراد طلایه.

جملاتی از کلمه طلایه دار

هنوز میر خراسان براه بودکه بود طلایه دار بر آورده زان سپاه دمار
هر صبح طلایه دار آدم در راه فلک دو اسبه پوید

پل ورلن در سال ۱۸۸۴ مقاله‌ای طولانی در باب مالارمه می‌نویسد و او را در شمار شاعران منحط قلم داد می‌کند و این شهرت مالارمه بسیاری برای مالارمه ایجاد می‌کند و او را در کنار طلایه داران مدرنیته و پیشگامان هنر و ادبیات قرار می‌دهد که نسل جوان شاعران نظیر آنری دو رینیه و پل والری سمبولیست‌ها آن‌ها را استاد خود می‌دانند.

همچنینی او از صاحب نظران اقتصاد ریاضی و طلایه داران مکتب مارژینالیسم (نهایی گرایی) است.

چو شد به لشکر نیسان طلایه دار نسیم بملک خسرو آذر نه زرنهاد و نه سیم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم