طریقه

طریقه یا روش انجام کارها و فعالیت‌ها یکی از اصول مهم در زندگی روزمره و حرفه‌ای هر فرد است. داشتن یک برنامه منظم و مشخص می‌تواند به ما کمک کند تا به اهداف خود برسیم و از زمان به بهترین نحو استفاده کنیم. برای مثال، در محیط کار، تعیین مراحل مشخص برای پروژه‌ها و تقسیم وظایف به اعضای تیم، باعث افزایش کارایی و بهبود عملکرد گروه می‌شود. همچنین، در زندگی شخصی، داشتن یک روال مشخص برای انجام کارهای روزمره می‌تواند به ما احساس آرامش و کنترل بیشتری بدهد. انتخاب یک طریقه مناسب و موثر به ما این امکان را می‌دهد که نه تنها در کارهایمان موفق‌تر عمل کنیم، بلکه از وقت خود بهره‌وری بیشتری داشته باشیم. در نهایت، آگاهی از طریقه‌های مختلف و تجربه‌های دیگران می‌تواند به ما کمک کند تا بهترین روش را برای خود پیدا کنیم و در مسیر موفقیت گام برداریم.

فرهنگ معین

(طَ قِ ) (اِ. ) نک طریق. ج. طُرُق.

فرهنگ عمید

۱. حالت.
۲. [مجاز] راه و روش.
۳. [قدیمی، مجاز] سیرت.
۴. [قدیمی] مذهب.

فرهنگ فارسی

سیرت، حالت، مذهب، راه وروش
خرما بن نیک بلند ٠ جمع: طریق یا ستون سایبان ٠

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی طَرِیقَةً: روش
معنی سِیرَتَهَا: حالت و طریقه اش (سیره به معنای حالت و طریقه است، این کلمه در اصل، معنای نوعی از سیر میداده، همچنانکه جلسه به معنای نوعی نشستن است)
معنی سُنَّتَ: طریقه معمول و رایج که غالبا یا دائما جاری باشد.
معنی سُنَّةُ: طریقه معمول و رایج که غالبا یا دائما جاری باشد.
معنی مُثْلَیٰ: شبیه تر(کلمه مثلی مؤنث امثل است، همچنان که فضلی و کبری مؤنث افضل و اکبر است، و کلمه مثلی به معنای شبیهتر است، و طریقه مثلی آن سنتی است که به حق نزدیکتر باشد و یا به بر آوردن آرزوهای مردم نزدیکتر باشد و مقصود فرعون از این طریقه که به خیال خودش به ح...
معنی سُنَّتِنَا: روش ما (سنت:طریقه معمول و رایج که غالبا یا دائما جاری باشد. )
معنی سُنَنَ: سنتها (سنت:طریقه معمول و رایج که غالبا یا دائما جاری باشد. )
معنی أُمَّتُکُمْ: امّت شما - دین شما (اصل در این کلمه قصد کردن است لذا به گروهی از مردم اطلاق می شود که قصد و هدف مشترکی داشته باشند یا طریقه و دینی که مقصود باشد )
معنی قِدَداً: گوناگون و متفاوت(جمع قده است، که از مصدر قد و به معنای قطعه است، ودر عبارت "طَرَائِقَ قِدَداً " اگر طرائق را به وصف قدد توصیف کرد، به این مناسبت بود که هر یک از آن طریقهها مقطوع از طریقه دیگر است، و سالک خود را به هدفی غیر هدف دیگری میرساند )
معنی أُمَّةً: گروهی از مردم(که بواسطه دین واحد یا مکان و زمان واحد گرد هم باشند و قصد و هدف مشترکی داشته باشند) - دین (در عبارت "بل قالوا انا وجدنا اباءنا علی امة و انا علی آثارهم مهتدون "کلمه امت به معنای طریقهای است که مقصود آدمی باشد چون ماده أم، یؤم به معنای...
معنی طَرَائِقَ: راههای عبور و مرور (جمع طریقه. درعبارت " وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَکُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ "اگر آسمانها را طرائق نامیده از این باب است که آسمانها محل نازل شدن امر از ناحیه خدا به سوی زمین است، همچنان که فرموده: یتنزل الامر بینهن و نیز فرموده: یدبر...
ریشه کلمه:
طرق (۱۱ بار)
«طَرِیقَه» به معنای روش و در اینجا منظور، «مذهب» است.

جملاتی از کلمه طریقه

این شکل زندگی نبود قابل دوام خوب است این طریقه بد را به هم زنیم
ز غیر دوست رمیدن بود طریقه ی عاشق عجب مدار اگر من زخویشتن برمیدم
ز آنروی طره پر رخ دلدار کج نهند کاهل خرد طریقه طرار کج نهند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم