شناسنامه

شناسنامه یکی از اسناد هویتی در ایران است که سازمان ثبت احوال کشور موظف به صدور آن برای هر شهروند ایرانی می‌باشد. این سند به شهروندان امکان می‌دهد تا در مواردی چون بانک، انتخابات سیاسی، ازدواج، طلاق، اقامت و مسافرت به خارج از کشور، هویت خود را اثبات کنند. برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری، داشتن آن الزامی است. بر اساس قانون اصلاح ثبت احوال کشور ایران که در تاریخ ۱۸ دی ۱۳۶۳ تصویب شده، آرم الله بر روی جلد و صفحه اول شناسنامه قرار دارد. در فارسی افغانستان، اصطلاح تذکره تابعیت و در فارسی تاجیکستان، واژه‌های زادنامه یا متولد نامه به جای آن استفاده می‌شود. همچنین در تاجیکستان، این واژه به معنای گذرنامه و در سایر کشورها به نام پاسپورت شناخته می‌شود. نخستین شناسنامه ایرانی که در آن زمان به نام سجل شناخته می‌شد، در دوران قاجار و در تاریخ ۳ دی ۱۲۹۷ برای دختری به نام فاطمه پهلوی صادر گردید. با اجباری شدن صدور آن برای تمامی ایرانیان در دوران رضاشاه، برخی از روحانیون در چندین شهر علیه این موضوع فتوا صادر کردند. آنها تمایلی به ذکر نام زنان و دختران خود در شناسنامه یا همان سجل نداشتند و این اقدام را ورود به حریم «محارم» خود می‌دانستند.

لغت نامه دهخدا

شناسنامه. [ ش ِ م َ / م ِ ] ( اِ مرکب ) ورقه یا کتابچه رسمی که در آن نام صاحب ورقه و نام پدر و مادر و دیگر خصوصیات وی ثبت می شود. و این ورقه را اداره آمار و ثبت احوال به هر شخصی میدهد و از روی آن دارنده دفترچه را می شناسند. ورقه ٔهویت. ( یادداشت مؤلف ). ورقه ای که از طرف اداره آمار و ثبت احوال صادر شود و هویت ( نام، نام خانوادگی،نام پدر، نام مادر، محل تولد، روز و ماه و سال تولد، زن و فرزندان ) هر شخصی در آن درج گردد. ورقه هویت. || نام خانوادگی. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ معین

(ش مِ ) (اِمر. ) دفترچه ای صادره از طرف ادارة ثبت احوال که در آن مشخصات شخص از قبیل: نام، نام خانوادگی، نام پدر و مادر، تاریخ و محل تولد نوشته می شود.

فرهنگ عمید

دفترچه یا ورقه ای شامل نام، نام خانوادگی، نام پدر و مادر، تاریخ تولد، و مشخصات دیگر فرد که ادارۀ ثبت احوال آن را صادر می کند، ورقۀ هویت.

فرهنگ فارسی

۱ - ورقه ای که از طرف اداره آمار و ثبت احوال صادر شود و هویت ( نام نام خانوادگی نام پدر نام مادر محل تولد روز ماه و سال تولد زن و فرزندان ) هر شخص در آن درج گردد ورقه هویت. ۲ - نام خانوادگی.

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:سجل احوال

ویکی واژه

دفترچه‌ای صادره از طرف ادارة ثبت احوال که در آن مشخصات شخص از قبیل: نام، نام خانوادگی، نام پدر و مادر، تاریخ و محل تولد نوشته می‌شود.

جملاتی از کلمه شناسنامه

وقتی پدرم در قم بودند، به خاطر توسل زیادشان به صاحب‌الزمان، دوستانشان ایشان را مهدوی خطاب می‌کنند، البته فامیلی اصلیشان حاجی باقری است و شناسنامه همه ما مهدوی کنی هستیم.
و سالها بعد از ترکیه به مناطق غربی ایران مهاجرت کرده و شناسنامه خود را به فولادی تغییر دادند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم