رسته

رَسته، که به انگلیسی military branch نامیده می‌شود، به گروه‌های تخصصی در نظامی اشاره دارد که به دلیل نوع مأموریت و وظایف خود دارای ارتباطات نزدیکی با یکدیگر هستند. افسرانی که به یک رسته خاص منصوب می‌شوند، پس از گذراندن دوره‌های آموزشی و کسب تجربیات لازم، می‌توانند نشان ویژه آن رسته را بر روی یقه لباس نظامی خود نصب کنند و در زمینه‌های مربوط به آن رسته فعالیت کنند. این نشان نه‌تنها هویت و تخصص فرد را مشخص می‌کند بلکه نشان‌دهنده تعهد و مهارت او در انجام وظایف محوله نیز هست. به طور کلی شامل نیروهای زمینی، دریایی، هوایی و سایر تخصص‌های مرتبط می‌شوند که هر کدام نقش مهمی در ساختار کلی نیروهای مسلح ایفا می‌کنند. در واقع، هر رسته با توجه به نوع وظایف و نیازهای خاص خود، به ارتقاء کارایی و اثرگذاری نظامی کمک می‌کند.

لغت نامه دهخدا

رسته. [ رَ ت َ / ت ِ ] ( ن مف / نف ) اسم مفعول از مصدر رَستن. ( فرهنگ نظام ). خلاص شده و نجات یافته و آزادکرده و رهایی یافته. ( ناظم الاطباء ). خلاص شده، یعنی رهاگشته و آزادشده. ( از شعوری ج 2 ورق 15 ). خلاص شده. ( فرهنگ رشیدی ) ( فرهنگ سروری ). خلاص شده. نجات یافته. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی کتابخانه مؤلف ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( از برهان ) ( از فرهنگ فارسی معین ). رهاشده و آزادشده. ( غیاث اللغات از سراج و چراغ هدایت ). خلاص یافته. ( فرهنگ جهانگیری ). سلیم. ( کشاف زمخشری )

فرهنگ معین

(رَ تِ ) [ معر. ] (اِ. ) ۱ - صف، قطار. ۲ - دکان های واقع شده در یک ردیف در بازار. ۳ - دسته و گروهی که هم شغل باشند.

فرهنگ عمید

۱. (نظامی ) هریک از واحدهای تخصصی ارتش.
۲. دسته و گروهی از مردم که در یک شهر با یکدیگر همکار و هم پیشه باشند: رستهٴ نانوایان، رستهٴ گوشت فروشان، رستهٴ آهنگران.
۳. رده، صف، قطار.
۴. [قدیمی] بازار.
۵. [قدیمی] دکان هایی که در بازار در یک صف واقع شده، راسته.
۶. [قدیمی] روش، شیوه.
رهاشده، نجات یافته.
روییده.

فرهنگ فارسی

راسته، رده، گروه، صف، قطار، بازار
( اسم ) رها شده خلاص گشته نجات یافته.
کلاه نوعی کلاه

فرهنگستان زبان و ادب

{category} [آمار، ریاضی] رده ای از اشیا با مجموعه ای از ریختارها

جملاتی از کلمه رسته

گرایش‌های‌های مدیریت شامل رسته آموزش اداری پرسنلی، ترابری، آماد آموزش داده می‌شود
طلسمت گر شود اینجا شکسته بیابی جان زغمها باز رسته
هیزم بود آنشاخ که بر می نهد ورچه ز درخت بارور رسته بود