آمرزنده

واژه آمرزنده در زبان فارسی به معنای بخشاینده و گذشت‌کننده است. این واژه بیشتر در مفاهیم دینی، اخلاقی و عرفانی به کار می‌رود و به کسی یا چیزی اشاره دارد که گناهان، خطاها یا اشتباهات دیگران را نادیده می‌گیرد و از آن‌ها می‌گذرد.

ریشه واژه: این کلمه از ریشه فعل آمرزیدن گرفته شده است که به معنای بخشیدن یا عفو کردن گناه یا خطا است. این واژه به لحاظ ساختاری، اسم فاعل است و به کسی یا چیزی اشاره دارد که عمل آمرزیدن را انجام می‌دهد.

در مفاهیم دینی و عرفانی: این واژه بیشتر برای خداوند به کار می‌رود و به معنای بخشنده گناهان و خطاهای انسان‌ها است. در این معنا، خداوند به‌عنوان کسی که انسان را می‌آمرزد و از گناهان او می‌گذرد، توصیف می‌شود. برای نمونه: «خداوند آمرزنده و مهربان است.»

کاربرد در ادبیات و زبان روزمره: این واژه اغلب در اشعار و متون عرفانی برای توصیف خداوند و ویژگی بخشندگی او به کار می‌رود. مثال: «گر گناهی کرده‌ام، تو آمرزنده‌ای / دست من گیر، ای خداوند کریم»

در زبان محاوره: در محاوره، گاهی برای اشاره به انسان‌هایی که بخشنده و گذشت‌کننده هستند نیز استفاده می‌شود: «آدم آمرزنده‌ای است، همیشه اشتباهات دیگران را نادیده می‌گیرد.»

مترادف‌های این کلمه: بخشنده، گذشت‌کننده، عفوکننده و مهربان (در برخی موارد).

لغت نامه دهخدا

( آمرزنده ) آمرزنده. [ م ُزَ دَ / دِ ] ( نف ) غافر. بخشاینده. عَفُوّ. غفور.

فرهنگ معین

( آمرزنده ) (مُ دِ ) (ص فا. ) بخشاینده، غفور.

فرهنگ عمید

( آمرزنده ) بخشاینده و درگذرنده از گناه بندگان، از صفات خداوند.

فرهنگ فارسی

( آمرزنده ) ( اسم ) بخشاینده غفور آمرزگار.

ویکی واژه

ویژگی آنکه گناه را می‌بخشاید. بخشاینده، غفور.

جملاتی از کلمه آمرزنده

چگونه خداوند، قومی را که بعد از ایمانشان کافر شدند، هدایت کند؟ با آن‌که شهادت دادند که این رسول، بر حق است و برایشان دلایل روشن آمد و خداوند قوم ستمگر را هدایت نمی‌کند؛ آنان سزایشان این است که لعنت خدا و فرشتگان و مردم، همگی بر ایشان است؛ در آن (جهنم) جاودانه بمانند، نه عذاب از آن‌ها کم می‌شود و نه مهلت می‌یابند؛ مگر کسانی که پس از آن توبه کردند و درستکاری پیشه کردند که خداوند آمرزنده مهربان است.
آیا قبل از خلق خطاکاران تو بسیار آمرزنده نبوده ای؟ مگر نه این است که رحمت را تو خلق فرمودی و به عطوفت امر داده ای؟ یا خواهی که ما را ممنوع از آن ها نشان دهی یا ترسی که زوال یابند.
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ۚ ذٰلِکَ أَدْنَیٰ أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ ۗ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا (۵۹) (ترجمه: ای پیامبر بگو به همسرانت و دخترانت و زنانِ مؤمنان که پوشش‌های خویش را بر خود نزدیک کنند (یا پایین آورند)، این نزدیک‌تر است بدان‌که شناخته شوند، پس آزار نشوند، و خدا آمرزندهٔ مهربان است.)[۳۳–۵۹]