به شی گفتم مشو زنهار مغرور تلفطها که لطف و قهر یکسان است رند لاابالی را
ولیکن بعضی دیگر از کابالیستهای معروف این دیدگاه را به صورت کامل رد کردند. بهطور مثال مناهم ازریا دا فانو در کتاب حلول مجدد روحها اشاره میکند که شخصیتهای توراتی چندین مرتبه به صورت یهودی و جنتیل دوباره حلول کردهاند. ربی یهودا اشلاخ اعتقاد داشت که واژه یهودی و جنتیل تنها دو مرحله مختلف از ادراک هستند و برای هر کسی قابل دستیابی هستند.
ز کثرت در گذر ار نه ابالیس از تو نشکیبد به رغبت جان بده ار نه عزازیل از تو بستاند
از قرن ۱ قبل از میلاد یهودیان اعتقاد داشتند که تورات دارای مفاهیم مخفی است. گماتریا یک روش پیدا کردن این حقایق مخفی است. در عبری بر خلاف بیشتر زبانها اعداد جداگانه وجود ندارد. از این رو هر لغت معادل یک عدد نیز میباشد. با تبدیل لغات به اعداد کابالیستها به دنبال معنای مخفی تورات میروند.
نام «آستاروت» به عنوان یک دیو نر برای اولین بار در کتاب آبراملین دیده میشود که ظاهراً به زبان عبری نوشته شدهاست. ۱۴۵۸، و در بیشتر گریمورهای پنهانی قرنهای بعد تکرار شد. آستاروث همچنین بر اساس متون کابالیستی بعدی به عنوان یک دیو بزرگ مرتبط با قلیفوت (نیروهای مخالف) ظاهر میشود، زیرا او بر قلیفای مشتری، معروف به غاغشبله، حکومت میکند.
هرمیپس ازمیری در متون خود نوشتهاست که فیثاغورث بیشتر تئوریهای خود را از حکمت مخفی یهودیان گرفتهاست. دکتر ست پانکست در مورد فیثاغورث یکی از بزرگترین شخصیتهای زمان خود نه تنها یک متفکر بزرگ در آن زمان بود بلکه یک کابالیست بسیار رده بالا بود.