اهتزاز به معنای نوسان یا لرزش یک جسم یا سیستم است. این پدیده در علم فیزیک، مهندسی و حتی هنر به کار میرود. در فیزیک، ممکن است به نوسانات صوتی، الکترومغناطیسی یا مکانیکی اشاره داشته باشد. در مهندسی، بررسی آن سازهها برای جلوگیری از آسیبهای ناشی از زلزله یا باد اهمیت دارد. همچنین، در هنر، اهتزاز به حرکات دینامیک و ریتمیک در نمایشها و موسیقی اشاره میکند. عوامل مختلفی میتوانند بر اهتزاز اجسام تأثیر بگذارند. از جمله این عوامل میتوان به نوع ماده، شکل و اندازه جسم، نیروهای خارجی مانند باد یا زلزله، و شرایط محیطی مانند دما و رطوبت اشاره کرد. بهعلاوه، فرکانس و دامنه نوسانات نیز میتواند تأثیر قابل توجهی بر رفتار اهتزاز جسم داشته باشد. شناخت این عوامل برای تحلیل و پیشبینی رفتار اجسام در شرایط مختلف ضروری است.
اهتزاز
لغت نامه دهخدا
اهتزاز.[ اِ ت ِ ] ( ع مص ) درخشیدن ستاره به وقت فرو شدن. || جنبیدن. شتر به آواز حُدا. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || جنبانیدن. ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). || جنبیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاظباء ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ). جنبش کردن. ( از منتخب و کنز و صراح بنقل غیاث اللغات ). || حرکت از جانبی به جانبی. لرزش. لرز. ارتجاج. لرزه. زلزال. تزلزل. || نشاط. ارتیاح. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
فرهنگ معین
فرهنگ فارسی
۱ - (مصدر ) شاد شدن شادمان گردیدن. ۲ - جنبیدن تکان خوردن چیزی در جای خود (مانند بیرق و شاخ. درخت ). ۳ - جنبیدن شتر باواز حدی. ۴- (مصدر ) جنبانیدن. ۵- ( اسم ) شادی شادمانی. ۶ - جنبش. ۷- ( اسم ) آواز و فریاد موکب. ۸ - تکرار نوسان و دور. نوسانی نغمه که از مصادم. دو جسم واحد در آن واحد حاصل شود جمع: اهتزازات.
جملاتی از کلمه اهتزاز
آن عطا کز ملوک یافتهام عشر آن وقت اهتزاز فرست
افلاک را به عز و جلال تو اهتزاز وایام را به جاه و جمال تو افتخار