اذان

اذان از نظر لغوی به معنای آگاه کردن، آگاهانیدن و خبر رساندن است. در دین اسلام، به عنوان ندا برای اعلام وقت نماز با الفاظ خاصی شناخته می‌شود. در عربستان پیش از اسلام، این واژه به ندا دادن و جمع کردن مردم برای اطلاع‌رسانی در مورد اخبار و امور مهم اطلاق می‌شد. نمازهای روزانه مسلمانان در زمان‌های مشخصی برگزار می‌شوند که به این زمان‌ها اوقات شرعی گفته می‌شود. به دلیل دشواری در به خاطر سپردن زمان دقیق ورود به وقت نماز، در محله‌ها و شهرهای مختلف، با صدای بلند در مساجد خوانده می‌شود. مؤذن از مکان‌های بلند مانند گلدسته مسجد می‌خواند. اگرچه خواندن اذان واجب نیست، اما مستحب است که پیش از هر نماز، ابتدا آن و سپس اقامه خوانده شود. در صدر اسلام، پیامبر اسلام در چندین مورد برای اعلام خبر، مانند فراخوانی برای جنگ بدر، از اذان استفاده کرده است. مجتبی صدریا به تشبیه این واژه با مراسم آمرزش‌خوانی مسیحیان از سوی یک مسیحی و همچنین به کمبود پژوهش‌های آکادمیک در زمینه موسیقی‌شناسی ملودی‌های اذان اشاره کرده است.

لغت نامه دهخدا

( آذان ) آذان. ( ع اِ ) ج ِ اُذُن.
اذان. [ اَ ] ( ع مص ) آگاهی. آگاهی دادن. آگاهانیدن. نِداء. اعلام. خبر کردن. خبر بگوش رساندن. || گوش بچیزی داشتن، قوله تعالی: «و اَذِنَت ْ لِرَبِّها و حُقَّت ْ». ( قرآن 2/84 )؛ یعنی گوش داشته است امر پروردگار را و واجب است او را که گوش دارد امر حق را. || اقامت نماز. رجوع به اقامه شود. || اذن. اذانت. || بانگ نماز کردن. بانگ نماز گفتن. آگاهانیدن وقت نماز. تأذین. در شرع خبر دادنست به وقت نماز با الفاظ مخصوص مأثور. ( تعریفات جرجانی ). در لغت اعلام است. و در شرع اعلام به وقت نماز باشد بطریقی مخصوص و معروف و گاه اذان اطلاق شود بر الفاظ مخصوصه معروفه که مجموع آن الفاظ را نیز اذان نامند. کذا فی الدرر فی شرح الغرر. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). || ( اِ ) بانگ نماز. گلبانگ. جمله های مخصوص که قبل از نماز گفته میشود.
- اذان اعلامی؛ اذانی که بقصد اخبار دخول وقت گفته میشود.
اذان. [ اَ ] ( اِخ ) ( قریه ٔ... ) آذان. قریه ایست بحوالی هرات. و خواجه ابوالولید احمدبن ابی الرجا بدانجا مدفون است. رجوع به حبط ج 1 ص 292 شود.

فرهنگ معین

( اَ ) [ ع. ] (مص م. ) ۱ - آگاه کردن، خبر دادن. ۲ - خبر دادن از وقت نماز.

فرهنگ عمید

( آذان ) = اُذُن
کلمات مخصوصی به زبان عربی که در ساعات معیّن برای فراخواندن مردم به نماز با آواز بلند ادا می شود.

فرهنگ فارسی

گوشها، جمع اذن
۱ - ( مصدر ) آگاهانیدن خبر کردن اعم کردن. ۲ - آگاهانیدن وقت نماز خبر دادن از وقت نماز با لفظهای مخصوصی که در شرع معین شده است خبر دادنست بوقت نماز با الفاظ مخصوص مائ ثور گلبانگ بانگ نماز لفظ ها و جمله های مخصوصی که در بامداد و نیمروز و شامگاه پیش از بر پای داشتن نماز در گلدسته و مناره و جز آن میخوانند الفاظ مخصوص و مائ ثور شرعی که قبل از اقام. نماز خوانده میشود. توضیح اذان در تعداد الفاظ با اقامه فرق دارد.
یا آذان قریه ایست بحوالی هرات

دانشنامه آزاد فارسی

آیینی عبادی شامل گفتن عبارت های معیّنی به عربی با بانگ خوش و بلند، برای فراخواندن مسلمانان به نمازهای یومیّه. مشهور در نزد امامیه استحباب آن است. بیشتر اهل سنت و کسانی چون شیخ طوسی در برخی از صور به وجوب آن عقیده دارند، چنان که ابن ابی عقیل آن را در نماز صبح و مغرب واجب می داند. از نماز عصر روز جمعه و عرفه، عشای شب مزدلفه، عصر و عشای مستحاضه وقتی که به دنبال نماز قبل خوانده شوند، اذان ساقط است. در گوش نوزاد نیز اذان گفتن مستحب است. کیفیت آن نزد امامیّه چهار الله اکبر، دو اشهد ان لا اله الا الله، دو اشهد ان محمد رسول الله، دو حیِّ علی الصلاه، دو حیّ علی الفلاح، دو حیّ علی خیرالعمل، دو الله اکبر و دو لا اله الا الله است. «اشهد ان علیاً ولی الله» جزءِ اذان نیست، اما شیعیان معمولاً آن را در اذان ذکر می کنند. حنفی ها به جای «حَیَّ علی خیرِالعمل» در اذان صبح «الصلاةُ خیرٌ مِنَ النَوم» می گویند؛ اما اذان اعلام فقط برای خبردادن از دخول وقت است و شرایط اذان نماز مانند قصد قربت و طهارت در آن معتبر نیست.

جملاتی از کلمه اذان

کشید صوت اذان قاسم حزین ز جگر اقامه گفت علی اکبر از برای پدر
اذانی نگفتی و صبحت دمید بکش قامتی، زان که قامت خمید
من نیابم از حیات اینجا نشان از کجا می آید آواز اذان