اعرف. [ اَ رَ ] ( ع ص ) اسب بسیاریال. ( منتهی الارب ). اسب یال دار. ( آنندراج ). اسبی درازبش. ( تاج المصادر بیهقی ). اسبی که بش بزرگ دارد و درازگردن. ( المصادر زوزنی ). آن که بش بزرگ دارد و گردن دراز. ( مهذب الاسماء نسخه خطی ). || مار بافش. || آنچه او را فش باشد. ( منتهی الارب ). || ( ن تف ) شناخته تر و شناسنده تر. ( آنندراج ). عارف تر. شناساتر. شناخته شده تر. آگاه تر. معروف تر. نعت تفضیلی از عرفان. شناخته تر. ( یادداشت بخط مؤلف ): وکان شجار و الاندلس اعرف بهذا الدواء من غیرهم. ( ابن البیطار ). و از عبداﷲ محمدبن فضل بلخی می آید که گفت:اعرف الناس باﷲ اشدهم مجاهدة فی اوامره. ( هجویری ).
(اَ رَ ) [ ع. ] (ص تف. ) ۱ - شناساتر، داناتر. ۲ - شناخته تر، معروف تر.
۱. آگاه تر.
۲. معروف تر، شناخته شده تر، شناساتر.
معروفتر، شناخته شده تر، شناساتر
[ویکی فقه] اعرف یا اجلی در منطق به مفهومی اطلاق می شود که نزد عقل شناخته تر و روشن تر از مفهوم دیگر باشد.
آن مفهومی که در نزد عقل شناخته تر و روشن تر از مفهوم دیگر باشد را در اصطلاح علم منطق اعرف گویند. «و به نزدیک ما اجناس هم اقدم بود و هم اعرف. چه در بدایت عقول اول اعم متمثل شود و بعد از آن به تدریج اخصّی بعد از اخصّی...».
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۳۷۹.
۱. ↑ خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۳۷۹.
خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی به انضمام واژه نامه فرانسه و انگلیسی، ص۲۵.
...
شناساتر، دانا
شناخته تر، معروف
💡 چون در میخانه از احببت وان اعرف گشود جمله عالم ز جام عشق شد مست وداد
💡 و از جمله علوم معرفت خداوند سبحانه و تعالی است، که سبب ایجاد عالم «علوی» و «سفلی» است همچنان که در «حدیث قدسی» وارد است که «کنت کنزا مخفیا فاحببت ان اعرف، فخلقت الخلق لکی اعرف» یعنی «گنجی بودم پنهان، خواستم که شناخته شوم، پس مخلوقات را خلق کردم تا مرا بشناسند».
💡 شد اسم مظهر معنی کاردت ان اعرف وز اسم یافت فراغت بصیرت عرفا
💡 امام وقت خود ویرا شافعی کهین میگفتند! از بزرگی روزی بر کران مجلس جنید بر گذشت بنوشید و برفت کسی ویرا گفت: که چون دیدی جنید را؟ گفت: رموز قوم لا اعرفها، غیر ان لهذا الشیخ صولة لیست بصولة المبطلین.
💡 ز شفع احببت ان اعرف بجا گفت ز وتر از کنت کنزش رازها گفت
💡 حق جل جلاله فرمود: ای موسی! «کنت کنزاً مخفیا فاحببت ان اعرف»: گنجی بودم پنهان، خواستم که مرا بشناسند.