اهلیت

اهلیت به معنای توانایی و صلاحیت فرد برای انجام فعالیت‌ها، اتخاذ تصمیمات و تصرف در امور مختلف است. این واژه به دو جنبه اصلی تقسیم می‌شود:

تمتع: اشاره به داشتن حقوق و مزایای قانونی، یعنی اینکه فرد می‌تواند از حقوق خود بهره‌مند شود.

استیفا: اشاره به توانایی فرد برای انجام عمل حقوقی و استفاده از حقوق خود، یعنی اینکه فرد می‌تواند به طور قانونی اقدام کند.

به عنوان مثال: در قراردادها برای اینکه یک فرد بتواند قراردادی را امضا کند، باید دارای اهلیت استیفا باشد، یعنی به سن قانونی رسیده و از نظر عقلانی توانایی لازم را داشته باشد.

کاربردها

در حقوق: این اصطلاح به عنوان یک مفهوم کلیدی در حقوق مدنی و حقوق کیفری مطرح می‌شود. برای مثال، در بسیاری از نظام‌های حقوقی، افراد باید دارای اهلیت باشند تا بتوانند قرارداد ببندند یا در دادگاه‌ها شکایت کنند.

در جامعه: اهلیت ممکن است به شایستگی و توانایی افراد در انجام وظایف اجتماعی و خانوادگی نیز اشاره داشته باشد، مانند شایستگی در تربیت فرزندان یا توانایی مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی.

لغت نامه دهخدا

اهلیت. [ اَ لی ی َ ] ( ع مص جعلی، اِمص ) سزاوار بودن. لیاقت. شرافت. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). شایستگی. لیاقت. قابلیت. سزاواری. استحقاق. ( ناظم الاطباء ). صالحیت. صلاحیت. درخوری. اهلیة. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ): اهلیت این امانت و محرمیت او این اسرار را محقق گشت. ( کلیله و دمنه ). و اتفاق کردند که او را استحقاق و اهلیت این منزلت هست. ( کلیله و دمنه )

فرهنگ معین

(اَ یَّ ) [ ع. ] (مص جع. ) شایستگی، لیاقت.

فرهنگ عمید

داشتن لیاقت و صلاحیت برای امری، شایستگی، سزاواری.

فرهنگ فارسی

داشتن لیاقت وصلاحیت برای امری، شایستگی، سزاواری
(مصدر ) شایستگی سزاواری لیاقت. یا اهلیت استیفائ. یا اهلیت تمتع.

جملاتی از کلمه اهلیت

حسن اهلیت خط هیچ اثر در تو نکرد آتش خوی تو جانسوز چنان است که بود
واژهٔ افغان پس از روی کار آمدن دولت امان‌الله شاه در تذکره‌های (شناسنامه‌ها) تابعیت به عنوان اهلیت به کار برده شد و پس از آن در لویه جرگهٔ ۱۳۱۵ خورشیدی مورد تأیید نمایندگان مردم قرار گرفت.
جامی اهلیت اندیشه عشق تو نداشت همتش رخت درین موج خطرناک انداخت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم