برجای

برجای به معنای ثابت و پایدار است و به مفهوم قرار داشتن در یک مکان معین اشاره دارد. این واژه ترکیبی از بر و جای است و به ثبات و عدم تغییر اشاره می‌کند. در متون تاریخی، مانند آثار تاریخ بیهقی، آمده است که دعا برای پادشاهان گذشته و آرزوی بقای آنان در جهان از جمله خواسته‌های فرهنگی و اجتماعی است. این مفهوم به نوعی به ارزش‌های پایدار و ماندگار اشاره دارد که در طول زمان حفظ می‌شوند. در واقع، برجای بودن به معنای ادامه‌دار بودن موجودیت و تاثیرگذاری در زمان است و این مفهوم در زندگی انسان‌ها و تاریخ جوامع نقش اساسی دارد.

لغت نامه دهخدا

برجای. [ ب َ ] ( ص مرکب ) ( از: بر + جای ) ثابت. پایدار. برقرار. برمکان و برمحل. ( ناظم الاطباء ): پادشاهان ما را آنانکه گذشته اند ایزدشان بیامرزاد و آنچه برجایند باقی داراد. ( تاریخ بیهقی ). رجوع به برجا شود.

فرهنگ فارسی

۱- بجایدر جای. ۲- در حق دربار.. توضیح لازم الاضافه است.

جمله سازی با برجای

چو کرسی عرش حیران ماند برجای چو دنیا و آخرت یک ره گذر شد
صف اندر صف ایستاد لشکر چو کوه فکندند برجای ها همچو کوه
اگر خواهی که دریایی شوی تو چو کوهی خویش را برجای می دار