بدحالی به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد احساس ناخوشی یا بدی میکند. این حالت میتواند ناشی از بیماری، ضعف جسمی یا حتی ناامیدی و یأس باشد. در اصطلاحات پزشکی، بدحالی به معنای آسیب یا ضرر به وضعیت عمومی فرد نیز تعبیر میشود. برای مثال، در سفرنامه ناصرخسرو، نویسنده به تجربهای اشاره میکند که در آن به خاطر بدحالی و برهنگی احساس شرم کرده است. بدحالی میتواند به حزن و اندوه نیز منجر شود، و این احساسات در زندگی روزمره ما تاثیر زیادی دارند. به طور کلی، بدحالی نه تنها به وضعیت جسمانی بلکه به وضعیت روحی و روانی افراد نیز مرتبط است و میتواند نشانهای از مشکلات عمیقتر در زندگی باشد.
بد حالی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
ویکی واژه
جمله سازی با بد حالی
پس چرا باید که باشد با نکو ذاتی تو بنده بد حالی خود بیحد و غایت یافته
دلم ز یاد تو یک لحظه نبد حالی عجب که یاد نزاری ناتوان کردی
ز بد حالی چو چشمش گشت مضطر برادر گفت کای جان برادر