بازشناسی

 تعریف و مفهوم

بازشناسی به فرآیند شناسایی مجدد یا تشخیص چیزی اشاره دارد که قبلاً دیده یا تجربه شده است. این واژه می‌تواند به معنای یادآوری یا شناسایی یک شیء، فرد، یا موقعیت خاص باشد.

کاربردها

در روان‌شناسی: بازشناسی به فرآیند یادآوری اطلاعات یا تجربیات قبلی اشاره دارد. به عنوان مثال، در یک آزمایش روان‌شناختی، ممکن است از شرکت‌کنندگان خواسته شود تا تصاویری را که قبلاً دیده‌اند، شناسایی کنند.

در علوم شناختی: در این زمینه، بازشناسی به نحوه پردازش و شناسایی اطلاعات در مغز انسان مربوط می‌شود و به مطالعه چگونگی یادآوری و شناسایی اطلاعات قبلی می‌پردازد.

در زندگی روزمره: به عنوان مثال، وقتی شما یک دوست قدیمی را می‌بینید و او را به یاد می‌آورید، این عمل بازشناسی نامیده می‌شود.

مثال‌ها

در مورد چهره: به توانایی شناسایی چهره‌های آشنا اشاره دارد، مانند شناسایی دوستان یا اعضای خانواده.

در مورد صدا: به توانایی تشخیص صداهای آشنا، مانند صدای یک شخص خاص، اشاره دارد.

لغت نامه دهخدا

بازشناسی. [ ش ِ ] ( حامص مرکب ) یکی از پنج مرحله ای که حافظه آدمی درباره یادآوری چیزی انجام میدهد و آن عبارت است از تشخیص این نکته که «امر به خاطره آمده » تعلق به گذشته دارد و نه ادراک فعلی است و نه خیال واهی. این بازشناسی به سه وجه صورت میگیرد: عملی، حسی، عقلی. بازشناسی عملی عبارتست از آگاهی شخص به مصرف اشیاء، بازشناسی حسی در صورتی است که شخص در برابر امری حس کند که سابقاً هم ادراکش کرده است و بازشناسی عقلی هنگامی است که نفسانیات مختلفی که محیط بر تذکارند، به اندازه کافی صراحت پیدا کنند و در نتیجه آن صراحت، شخص حالت فعلی ذهن خود را قطعاً منسوب به گذشته بداندو آن را با ادراکات فعلی و خیالات واهی فرق بگذارد. ( از کتاب علم النفس یا روانشناسی دکتر سیاسی ص 136 ).

فرهنگ فارسی

یکی از پنج مرحله ای که حافظه انسان در یاد آوری چیزی انجام میدهد

ویکی واژه

باز‌شناسی
فرق گذاشتن و تشخیص دادن اعضای یک مجموعه از یک‌دیگر.
بازشناسی یا ارج‌شناسی، برسمیت‌شناسی هویت دیگری. هویت‌گرا.

جملاتی از کلمه بازشناسی

هندوئیسم هم چنان‌که یک دین است، یک شیوه زندگی نیز هست. هندوان در یافتن راهی که باید در پیش گیرند از آزادی بسیار برخودارند، اگر چه آنان برای بازشناسی آنکه در موقعیت (ایستار) ویژه، کردار درست و درخور کدام است، همواره با نگرانی‌هایی روبرو هستند، اما این دین رواداری و نرمش بسیاری از خود نشان می‌دهد.
داستان بردیا نیز در روایت یونانی، افسانه وار حکایت شده، حال آنکه شرح تاریخی آن در سنگ نبشته بیستون آمده‌است. نکاتی چون خوابی که از آینده خبری دهد، شباهت میان بردیای راستین و مغ همنام او، معری مغ با دو شخصیت و بازشناسی مغِ دروغین با دیدن بریدگی گوش‌هایش از جنبه افسانه‌ای این داستان هستند.
درون‌مایه داستان‌های اکبرپور را مضامینی همچون بازیابی و بازشناسی هویت و ارادهٔ فردی، تنهایی و صلح تشکیل می‌دهد.جنگ از مواردی است که اثرات مخرب آن در چند اثر از جمله شب به خیر فرمانده،تو شجاعی فرمانده،خداحافظ ماه و اگر من خلبان بودم به شکل کودکانه ای نمایش داده شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم