باد نوروز که در زبان فارسی باستان و ادبیات کهن به باد بهار نیز اطلاق میشده، صرفاً نامی برای یک پدیده جوی نیست، بلکه استعارهای ژرف از آغاز، رویش و تجدید حیات است. این باد، که با از راه رسیدن فصل بهار و همزمان با جشن باستانی نوروز همراه است، نویدبخش پایان سرما و آغاز دورانی نو از سرسبزی و شکوفایی طبیعت است. همانطور که در منابع کهن مانند برهان و آنندراج آمده، این باد نمادی از طراوت و زندگی مجدد است که با خود عطر شکوفهها و نسیم ملایم را به ارمغان میآورد.
باد نوروز در سپهر موسیقی
فراتر از قلمرو طبیعت، این مفهوم جایگاهی ویژه در تاریخ موسیقی ایران نیز دارد. همانطور که در فرهنگهای لغت معتبر موسیقی مانند ناظم الاطباء و جهانگیری اشاره شده، این نام به یکی از لحنها یا نواهای موسیقی اطلاق میگردیده است. به طور خاص، ذکر شده که این مفهوم یکی از نواهای ابداعی باربد، موسیقیدان نامی دربار ساسانیان، بوده است. او که به آفرینش سی و دو لحن مختلف شهرت داشت، یکی از این لحنهای ابتکاری خود را بهار و شور و نشاط آن، یعنی باد نوروز نامید. این امر نشاندهنده پیوند عمیق میان طبیعت، فرهنگ و هنر در تمدن ایرانی است.
تبلور فرهنگی باد نوروز
درک این مفهوم نیازمند نگاهی چندوجهی است؛ از یک سو، تجسمی از نیروی حیاتبخش طبیعت است که با آغاز سال نو، زمین را دگرگون میسازد و از سوی دیگر، میراثی هنری است که در قالب موسیقی، احساسات و مفاهیم عمیق را منتقل میکرده است. این مفهوم دوگانه، این واژه را به نمادی فرهنگی تبدیل کرده که یادآور سنتهای دیرین، خلاقیت هنری و پیوند ناگسستنی انسان با چرخههای طبیعت است. بازگشت به این مفاهیم، غنای فرهنگی ما را نمایان میسازد و اهمیت حفظ و انتقال این میراث گرانبها را گوشزد میکند.