اکسیر در اصطلاح کیمیاگران به مادهای اطلاق میشود که قادر است خواص مواد را تغییر دهد و آنها را به عناصر دیگر تبدیل کند، به عنوان مثال تبدیل جیوه به نقره و مس به طلا. این جوهر به عنوان یک مفهوم نظری و فرضی معرفی شده است و در واقعیت وجود ندارد. ایده شکلگیری چنین مادهای نشاندهنده آرزوی انسانها برای تسلط بر طبیعت و دستیابی به ثروتهای بینهایت است. با این حال، باید توجه داشت که این باورها بیشتر جنبه فلسفی و نمادین دارند تا علمی و واقعی. در حقیقت، کیمیاگری به عنوان یک علم باستانی، به بررسی خواص مواد و جستجو برای دستیابی به تحول و تکامل در طبیعت پرداخته است، اما اکسیر مورد نظر به عنوان یک مفهوم تخیلی و غیرقابل دستیابی باقی مانده است.

اکسیر
لغت نامه دهخدا
اکسیر. [ اِ ] ( معرب، اِ ) به اصطلاح کیمیاگران جوهر گدازنده و آمیزنده و کامل کننده که ماهیت جسم را تغییر دهد یعنی جیوه را نقره و مس را طلا کند و چنین جوهری وجود خارجی ندارد و فرض محض است. ( از مؤید الفضلاء ) ( از آنندراج ) ( از برهان ) ( ناظم الاطباء ). کیمیاء. ( منتهی الارب ). کیمیا. ( منتهی الارب ) ( دهار ) ( غیاث اللغات ) ( مهذب الاسماء ). کیمیا که بدان نقره زر شود. ( از شرفنامه منیری ). جوهری گدازنده که ماهیت اجسام را تغییر دهد وکاملتر سازد مثلا جیوه را نقره و مس را طلا سازد. ( فرهنگ فارسی معین ). دارویی که بدان مس و جز آن به زر وسیم بدل کنند. کیمیا. ( یادداشت مؤلف )
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [مجاز] معجون هرچیز بسیار مفید و کمیاب.
۳. (تصوف ) [مجاز] نظر مربی و مرشد کامل که ماهیت شخص را تغییر دهد.
۴. (تصوف ) [مجاز] انسان کامل.
فرهنگ فارسی
فرهنگ اسم ها
معنی: کیمیا، جوهری گدازنده که ماهیت اجسام را تغییر می دهد و کامل تر سازد
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه اسلامی
لغت نامه دهخدا، واژه اکسیر، در دسترس در واژه یاب
جملاتی از کلمه اکسیر
دولت صحبت چنین پیری مس قلب توراست اکسیری
اکسیر حیات جاودان دارد چشم صائب ز خاک پای تو
داری از خاک در میکده اکسیر مراد رحمتی تا که کنی قلب مرا زر ساقی