اکثرا

لغت نامه دهخدا

( اکثراً ) اکثراً. [ اَ ث َ رَن ْ ] ( از ع، ق ) در تداول فارسی امروز بکار رود و درست نیست، چه تنوین به صفت بر وزن اَفعَل ملحق نشود.

فرهنگ معین

( اکثراً ) (اَ ثَ رَ نْ ) [ ع. ] (ق. ) غالباً، بیشتر.

جمله سازی با اکثرا

این ریگستان‌ها حاصل آب آورد کوهستان‌ها است. در این ناحیه انواع بوته‌های خاردار به صورت پراکنده می‌رویند که در مقابل خشکی هوا و کمی رطوبت مقاومت زیادی دارند. حیوان بومی این مناطق شتر است. مردمان این مناطق اکثراً بلوچ هستند که به شغل دامداری مشغول‌اند.
افرادی که فشارخون پایین‌تری دارند خطر کمتری آن‌ها را برای ابتلا به بیماری کلیوی، سکته، بیماری قلبی تهدید می‌کند. ورزشکاران، افرادی که وزن مناسبی دارند و افرادی که سیگار نمی‌کشند اکثراً فشارخون کمتری دارند. فشارخون پایین تا زمانی که ایجاد علائم نکند و به اندام‌های بدن آسیب نرساند بی‌خطر است.
این روستا دارای مردمانی بسیار مهربان و میهمان نواز می‌باشد. شغل مردم روستا اکثراً کشاورزی و دامپروری می‌باشد.
اکنون قدیمی‌ترین بنای منطقه متعلق به دوره ایلخانی بوده و تعداد دیگر از آثار دوران صفویه و قاجاریه این بنای کهن را همراهی می‌کنند. شایان ذکر است که بناها و آثار دوران اسلامی منطقه شهرستان آستارا اکثراً شامل قبور قدیمی و بقاع و آرامگاه‌هایی هستند که در دامنه کوه‌ها و جنگل‌ها به صورت متروک و برخی بدون تاریخ و بنا واقع شده‌اند و از لحاظ فیزیکی وضعیت مناسبی ندارند.
با توجه به روایات مختلف، این مکان در ابتدا عبادتگاه سیک‌ها بوده و بعدازآن به‌کلی تخریب و بر روی آن مسجد رنگونی‌ها ساخته شده‌است. مسجد رنگونی‌ها هنگام ساختن پالایشگاه و توسط کارگران خارجی که اکثراً از مسلمانان اهل رانگون (پایتخت برمه) بوده‌اند، ساخته شده‌است.