انفعال، که به معنای تأثیرپذیری تدریجی یک موضوع از فاعل است، جزو مقولات عرضی در فلسفه به شمار میرود. این مفهوم نشاندهنده واکنش موضوع نسبت به تأثیرات فاعل است. که آن میتواند به دو نوع طبیعی و نفسانی تقسیم شود. نوع طبیعی به مواردی مانند گرم شدن آب اشاره دارد، در حالی که نوع نفسانی به احساساتی چون ترس یا شادی در نفس مربوط میشود. فیلسوفان بر این باورند که تفاوت میان انفعال و أن ینفعل در وجود حرکت در دومی نهفته است، به همین دلیل در مباحث مجرّدات، توجه به فعل و انفعال مطرح میشود، نه به أن یفعل و أن ینفعل. در علم منطق،این واژه به معنای پذیرش تدریجی تأثیرات فاعل تعریف میشود و درک دقیق این مفهوم میتواند به تحلیل عمیقتری از روابط میان فاعل و موضوع کمک کند. این نکته مهم است که نه تنها در جهان طبیعی بلکه در حوزههای روانشناختی نیز قابل بررسی است، زیرا نشاندهنده ارتباطات پویا در زندگی انسانهاست.
انفعال
لغت نامه دهخدا
انفعال. [ اِ ف ِ ] ( ع مص ) شدن کار، یقال: فعلته فانفعل. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). کرده شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). || اثر پذیرفتن. || شرمنده شدن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || مقوله انفعال یا ان ینفعل یکی از مقولات عشر ارسطو و یکی از مقولات نه گانه عرضی است و آن عبارت از اثری است که از فاعل در منفعل حاصل می شود و در تعریف آن گفته اند: «هو کون الجوهر بحیث یتأثر عن غیره تأثراً غیر قارالذات مادام کونه کذلک ». تأثر جسم را از غیرش بنحو تأثر غیر قارالذات و مداوم انفعال گویند در مقابل فعل که «هو کون الجوهر بحیث منه اثر فی غیره قارالذات مادام السلوک فی هذا التأثیر التجددی ». که عبارت از تأثیر تجددی در غیر باشد مانند تسخین و تسخن که تسخین فعل است و تسخن انفعال. ( از اسفار ج 2 ص 74 و دستورالعلماء ج 1 ص 204 و تهافت التهافت ص 432 بنقل فرهنگ علوم عقلی ). آن اعتبار که به نسبت با فاعل بود از آن روی که فاعل موجد آن حال بود آن را فعل خوانند و آن اعتبار که به نسبت با منفعل بود از آن روی که قابل آن حال بود آن را انفعال خوانند. ( اساس الاقتباس ص 52 ). || ( اِمص ) شرمندگی. شرمساری. خجالت. خجلت. ( یادداشت مؤلف ). شرمساری. شرم. حیا. خجالت.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. شرمنده شدن، شرمندگی.
۳. (اسم ) (ادبی ) در دستور زبان عربی، از مصدرهای ثلاثی مزید.
۴. حالت بیکار ماندن.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) شدن کار صورت گرفتن امری ۲ - پذیرفتن اثر چیزی قبول اثر ۳ - شرمنده شدن. ۴ - ( اسم ) اثر پذیری. ۵ - شرمساری شرمزدگی. ۶ - عاطف. نفسانی. ۷ - یکی از مصدرهای ثلاثی مزید در عربی. جمع: انفعالات.
دانشنامه اسلامی
انفعال، در مقابل فعل یکی از مقولات عشر و آن عبارت است از قبول تدریجی اثر فاعل، مانند بریده شدن چوب بوسیله نجار، و گرم شدن آب از تاثیر آتش.«و مثال فعل چون قطع و احراق، و مثال انفعال چون تقطّع و احتراق».
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۵۱.
۱. ↑ خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۵۱.
خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی به انضمام واژه نامه فرانسه و انگلیسی، ص۳۳.
...
ویکی واژه
اثر پذیرفتن.
شرمنده شدن.