انتخاب کردن

لغت نامه دهخدا

انتخاب کردن. [ اِ ت ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) برگزیدن:
هلاک مشرب صیاد دام بر دوشم
که جای گل ز چمن بلبل انتخاب کند.سلیم ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

برگزیدن

ویکی واژه

انتخاب، برگزیدن چیزی یا کسی.

جمله سازی با انتخاب کردن

از سال ۲۰۱۸، بازیکنان با بیشترین آراء در هر کنفرانس به عنوان کاپیتان تیم تعیین می‌شوند و می‌توانند اعضای تیم خود را بدون توجه به کنفرانس انتخاب کنند. لبرون جیمز و استفان کری اولین بازیکنانی بودند که کاپیتان تیم شدند و اعضای تیم خود را انتخاب کردند.
پس از ایجاد اختلافات در حزب اعتماد ملی بر سر پذیرش استعفای مهدی کروبی، سرانجام با جدا شدن رسول منتجب نیا و جمع کثیری از یاران مهدی کروبی از اعتماد ملی که مخالف استعفای کروبی بودند و تأسیس حزب جمهوریت ایران اسلامی، در نیمه اسفندماه 1399، شورای مرکزی حزب اعتماد ملی استعفای دبیرکل این حزب را پذیرفت و الیاس حضرتی را به عنوان جایگزین او انتخاب کردند.
"[...] در ویژگی‌های ذاتی عکاسی در دو مرحله عمل چیدن صورت می‌گیرد. دفعه اول انتخاب کردن و جدا کردن تکه هائی از آنچه رویت می‌شود. نوبت بعدی پردازش و عینیت بخشیدن به عناصر به دست آمده از نوبت اول است که به صورت تصویر درآمده _ وقتی که ما بخواهیم چند تا از این تصاویر را