اقمشه

اقمشه جمع قماش به گردآوری و انباشت پارچه‌ها و منسوجات اشاره دارد که در طول تاریخ، نقشی بنیادین در تمدن بشری ایفا کرده است. این تجمع صرفاً محدود به مواد اولیه پوشاک نبوده، بلکه شامل طیف وسیعی از محصولات نساجی می‌شد که هر کدام کارکردها و ارزش‌های خاص خود را داشتند. از جامه های پشمینه که نشان از هنر دست و مهارت در ریسندگی و بافندگی داشتند گرفته تا رخت‌ها و متاع‌های گوناگون که در زندگی روزمره، مراسم و تجارت به کار می‌آمدند، همگی زیرمجموعه این مفهوم قرار می‌گیرند. این انباشت، بازتابی از وضعیت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی هر دوره بوده است.

در گذشته‌های دور، دسترسی به پارچه‌های مرغوب و متنوع، نشانه‌ای از ثروت و جایگاه اجتماعی محسوب می‌شد. تجار و بازرگانان با گردآوری و توزیع انواع اقمشه، چرخ‌های اقتصادی را به حرکت درمی‌آوردند و ارتباطات فرهنگی میان مناطق مختلف را تسهیل می‌کردند. کارگاه‌های ریسندگی و بافندگی، از مراکز مهم تولید و اشتغال بودند و کیفیت و تنوع محصولات آن‌ها، مستقیماً بر رونق اقتصادی تأثیر می‌گذاشت. حتی نوع پارچه و شیوه دوخت لباس، پیام‌های غیرکلامی مهمی درباره هویت، شغل و طبقه اجتماعی فرد منتقل می‌کرد.

لغت نامه دهخدا

( اقمشة ) اقمشة. [ اَ م ِ ش َ ] ( ع اِ ) ج ِ قُماش. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( دهار ) ( غیاث اللغات ). جامه های پشمینه و رخت ها ومتاع ها. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). پارچه ها و جامه های از هر قبیل. ( ناظم الاطباء ): باز لشکریان را با زن و بچه و اتباع و اشیاع و اقمشه و امتعه کوچ فرمود. ( جامعالتواریخ رشیدی ). رجوع به قماش شود.

فرهنگ عمید

= قماش

فرهنگ فارسی

جمع قماش
جمع قماش
جمع قماش جامه های پشمینه و رخت ها و متاع ها.

جمله سازی با اقمشه

قاری به جمع اقمشه نیکو معرفی است گو نام‌های این همه گفتست یک به یک
لیک بر ندم چو بسوی فرنک اقمشه بافند ز من رنگ رنگ
بر سر اقمشه و رخت نفیس ایقاری این کهن دیر جهان کشته فراوان دارد