اقارب

اقارب جمع کلمه «قریب» است و در زبان فارسی به معنای خویشاوندان یا افراد فامیل می‌باشد. این واژه اشاره به کسانی دارد که از نظر نسب یا سببی با یکدیگر مرتبط هستند و شامل اعضای خانواده گسترده می‌شود، مانند پدر، مادر، برادر، خواهر، عمو، دایی، خاله، عمه و سایر اقوام.

ارتباط خانوادگی و نسبی

اقارب به افرادی گفته می‌شود که به واسطه پیوندهای خونی یا ازدواج با یکدیگر مرتبط هستند. این ارتباط می‌تواند نزدیک باشد، مانند والدین و فرزندان، یا دورتر باشد، مثل خاله‌ها و عموها. این پیوندها نقش مهمی در ساختار اجتماعی و فرهنگی خانواده‌ها دارند.

نقش اجتماعی و فرهنگی

این افراد معمولاً در زندگی فردی و اجتماعی نقش حمایتگر و همراه دارند. در فرهنگ‌های مختلف، روابط خویشاوندی باعث ایجاد احساس مسئولیت، کمک و همکاری میان اعضای خانواده و فامیل می‌شود. این روابط به حفظ سنت‌ها، آداب و رسوم خانوادگی نیز کمک می‌کنند.

کاربرد در قوانین و حقوق

در قوانین مدنی و حقوقی، اقارب برای تعیین حقوق و تکالیف افراد در مواردی مثل ارث، حضانت، ازدواج و سایر موضوعات خانوادگی اهمیت دارند. شناخت دقیق نسبت‌های اقارب برای اجرای عدالت و حفظ حقوق اعضای خانواده ضروری است.

لغت نامه دهخدا

اقارب. [ اَ رِ ] ( ع ص، اِ ) ج ِ قریب. || ج ِ اقرب. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). نزدیکان و خویشان. ( غیاث اللغات ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). خویشان و برادران و تبارنزدیکتر به نسب از جانب پدران. ( ناظم الاطباء ). خویشان و نزدیکان در نسب خواه از طرف پدر باشند یا مادر.( ناظم الاطباء ): فضله مکارم ایشان به ارامل و پیران و اقارب و جیران میرسد. ( گلستان سعدی ).
- امثال:
الاقارب کالعقارب؛ نزدیکان چون عقربند ( در گزندگی )؛ از ماست که بر ماست.

فرهنگ معین

(اَ رِ ) [ ع. ] (ص. اِ. ) جِ اقرب، خویشان، نزدیکان.

فرهنگ عمید

١. = اقرب
۲. خویشان، بستگان، نزدیکان.

فرهنگ فارسی

نزدیکتران، خویشان، بستگان، نزدیکان، جمع اقرب
( صفت اسم ) جمع اقرب خویشان نزدیکان بستگان.

ویکی واژه

جِ اقرب؛ خویشان، نزدیکان.

جملاتی از کلمه اقارب

و از همه بهتر فقرای اقارب و خویشان و ذوی الارحام اند و انفاق به ایشان صله رحم است و ثواب آن را بجز خدا کسی نمی داند و در بعضی احادیث وارد است که «صدقه کسی قبول نیست که خویش او محتاج باشد و او به دیگری دهد» و در روایتی وارد است که «افضل صدقات، عطا کردن به خویشی است که عداوت داشته باشد با آدمی، زیرا که آن موجب مخالفت نفس، و به خلوص نیت اقرب است».
آورده‌اند که در مصر اقارب درویش داشت. به بقیت مال او توانگر شدند و جامه‌های کهن به مرگ او بدریدند و خز و دمیاطی بریدند. هم در آن هفته یکی را دیدم از ایشان بر بادپایی روان، غلامی در پی دوان.
آخرین مرحله یک جفت پس از شب حنا است. در تخت جمعی زیاده اقارب عروس و داماد دعوت می‌شوند که تحفه‌ها را آماده کرده‌اند. اقارب نزدیک عروس و داماد اشیای قیمتی، پول و لوازم قیمتی خانه را برای عروس تحفه می‌دهند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم