اسم و رسم دار

فرهنگ معین

(اِ مُ رَ ) (ص مر. ) کنایه از: سرشناس، معروف.

ویکی واژه

کنایه از: سرشناس، معروف.

جمله سازی با اسم و رسم دار

داستان عشق جوان دلداده‌ای به نام «سیروس» که تنها فرزند خانوادهٔ اسم و رسم داری است که عاشق یک زن روسپی شده و با وی ازدواج می‌کند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
پز دادن
پز دادن
وارونه
وارونه
فراخوانی
فراخوانی
دانش آموز
دانش آموز