واژه آستیندار یکی از واژگان نسبتاً رایج در زبان فارسی است که به ظاهر، معنایی ساده و سرراست دارد. با این حال، درک عمیقتر ریشه، کاربردها و ظرافتهای معنایی این واژه، به ما در شناخت بهتر دنیای پوشاک و نحوه بیان جزئیات آن کمک شایانی میکند. این مقاله به بررسی جامع واژه آستیندار از زوایای مختلف میپردازد تا تصویری کامل از جایگاه آن در زبان و فرهنگ ما ارائه دهد. در زبان فارسی، ترکیبی از دو جزء آستین و پسوند دار است. آستین به قسمتی از پوشاک اطلاق میشود که دست را از شانه تا مچ یا قسمتی از آن میپوشاند. این جزء، از دیرباز در پوشاک بشری، هم به جهت محافظت در برابر عوامل طبیعی و هم به عنوان عنصری تزئینی و نشاندهنده جایگاه اجتماعی، اهمیت داشته است. تاریخچه آستین به دوران بسیار کهن بازمیگردد، جایی که ابتداییترین اشکال پوشاک، غالباً به منظور گرم نگه داشتن بدن و محافظت از دستها، دارای این بخش بودهاند. در فرهنگهای مختلف، طراحی و تزئین آستینها، نشاندهنده ذوق، هنر و حتی طبقه اجتماعی افراد بوده است.
پسوند دار نیز در زبان فارسی برای بیان مالکیت، وجود، یا داشتن چیزی به کار میرود. این پسوند، که از زبانهای ایرانی باستان ریشه گرفته است، به طرق مختلف در ساخت واژگان جدید نقش ایفا میکند؛ برای مثال، گلدار به معنای دارای گل، چکمهدار به معنای کسی که چکمه پوشیده است، و یا مقاومتدار به معنای مقاوم. بنابراین، در ابتداییترین و سرراستترین تعریف، آستیندار به معنای دارای آستین یا مشتمل بر آستین است و برای توصیف هر نوع پوشاک یا شیئی که به این جزء مجهز باشد، به کار میرود. این واژه به سادگی و وضوح، ویژگی وجود آستین را در یک لباس بیان میکند و یکی از ابتداییترین معیارهای تمایز در انواع لباس محسوب میشود. ماهیت این واژه، ترکیبی است و به طور مستقیم به خصوصیت فیزیکی یک شیء اشاره دارد.