«بروفق» واژهای مرکب است که از «بر» فارسی و «وفق» عربی تشکیل شده است. این ترکیب در زبان فارسی معنای هماهنگی و انطباق را میرساند. «بروفق» به معنای «مطابق»، «برطبق» و «موافق» است و زمانی به کار میرود که چیزی با قانون، نظر، خواسته یا شرایطی هماهنگ باشد. «بروفق» بیشتر در زبان نوشتاری رسمی استفاده میشود و در گفتار روزمره کاربرد کمتری دارد. با این حال، در متون اداری و حقوقی همچنان رایج است. این واژه معمولاً برای بیان تطابق رأی، تصمیم، عمل یا نظر با یک معیار مشخص به کار میرود و به همین دلیل، بار معنایی دقیق و فنی دارد. این واژه جایگزین مناسبی برای «مطابق با» در نوشتههای رسمی محسوب میشود.
بروفق
لغت نامه دهخدا
بروفق. [ ب َرْ وِ ] ( ق مرکب )( از: بر فارسی + وَفق عربی ) مطابق. برطبق. موافق.
فرهنگ فارسی
موافق مطابق: بروفق مراد. توضیح لازم الاضافه.
مطابق موافق.
جمله سازی با بروفق
💡 دوستان و دشمنانت را ز دور آسمان کارها بروفق رایت باد دایم والسّلام
💡 حقیقت- در مظهر کلی که نقطۀ آخرین محیط مراتب وجود است- آن چنانکه ترا روشن گردد- هر دو وجه بروفق نقطۀ اول مجتمع گشت که مرکب بود از غایت سفل مرکز و علو محیط اعنی عنصر خاکی و روح اضافی، و از این سبب مسجودی و خلافت را سزاوار آمد: و علم آدم الاسماء کلها و ما منعک ان تسجد لما خلقت بیدی.
💡 باد دولت را در گرد سرای تو طواف باد گردونرا بروفق مراد تو مدار