این واژه به مفهوم اصیل خود، بیانگر حالت و کیفیتی است که در آن یک موجودیت، چه جاندار و چه حتی یک مفهوم یا پدیده، از نشاط، شادابی و پویایی برخوردار است. این واژه، جوهرهی زنده بودن، فعال بودن و برخوردار بودن از طراوت و انرژی را در خود نهفته دارد و گویای غیاب رخوت، سستی و بیحالی است. این مفهوم، کیفیتی درونی است که انعکاسدهندهی طراوت، سرور و سرزندگی درونی فرد یا پدیده است.
در معنای وسیعتر، نه تنها به جنبههای فیزیکی و روانی افراد اطلاق میشود، بلکه میتواند به مفاهیم انتزاعیتر مانند شادابی یک جامعه، یک اثر هنری، یا حتی یک اندیشه نیز تسری یابد. در این مفهوم، سرزندگی به معنای توانایی حفظ پویایی، جذابیت و تأثیرگذاری در طول زمان است، به گونهای که آن مفهوم یا پدیده، تازگی و طراوت خود را از دست ندهد و همچنان الهامبخش و پویا باقی بماند.
در نهایت، این واژه را میتوان به عنوان غریزهای بنیادین برای بقا و تعالی در نظر گرفت. این کیفیت، محرک اصلی برای رشد، نوآوری و انطباق با محیط پیرامون است. جامعه یا فردی که از سرزندگی لازم برخوردار است، قادر خواهد بود تا بر چالشها فائق آید، خلاقیت خود را شکوفا سازد و مسیری رو به پیشرفت را طی کند. به همین دلیل، پرداختن به مؤلفههایی که به سرزندگی میانجامند، امری حیاتی در تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی محسوب میشود.