سر باز زدن

سر باز زدن در زبان فارسی، کنشی فراتر از یک نه ساده است؛ این اصطلاح نمایانگر امتناع، خودداری، یا سرپیچی از انجام وظیفه‌ای است که از فرد انتظار می‌رود. این امتناع می‌تواند ریشه در عدم تمایل، ناتوانی، یا حتی مخالفت داشته باشد. کاربردهای گوناگون این اصطلاح عبارتند از: شایع‌ترین کاربرد، به معنای نپذیرفتن مسئولیت یا تکلیفی است که بر عهده فرد گذاشته شده. نشان‌دهنده بی‌میلی یا امتناع از انجام یک کار مشخص یا مشارکت در یک پروژه است. به معنای نافرمانی، تخطی از دستورات مافوق، یا عدم تبعیت از قوانین است. در برخی موارد، به معنای رهایی یافتن از دست فرد مزاحم یا درخواست‌های مکرر کمک است. در مجموع، سر باز زدن اصطلاحی جامع است که طیف وسیعی از امتناع، خودداری، و سرپیچی را در بر می‌گیرد.

لغت نامه دهخدا

سر باززدن. [ س َ بازْ، زَ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از اعراض کردن. ( آنندراج ). ابا کردن. امتناع کردن. نافرمانی کردن. جموح. جماح. ( دهار ) ( ترجمان القرآن ): پس اگر روزی چند صبر باید کرد... عاقل از آن چگونه سر باززند. ( کلیله و دمنه ). شنیدم که سر از فرمان ملک باززد. ( سعدی ). سر از موافقت باززدم. ( سعدی ).

فرهنگ فارسی

سروازدن، سرتافتن، نافرمانی، سرپیچی کردن، ابا

ویکی واژه

نافرمانی کردن، تمرد، سرکشی، طغیان.