دگنک

کلمه دگنک دارای دو معنای متمایز است که بسته به بافت زبانی مورد استفاده، تفاوت دارد. در گویش‌های ترکی، این واژه به معنای ضربه آرام، اشاره‌ای مختصر (سقلمه یا سیخونک) و یا وسیله‌ای برای تکیه کردن (عصا یا چوبدست) به کار می‌رود. این مفهوم، تصویری از یک ابزار ساده و کاربردی را در ذهن تداعی می‌کند که برای اهداف مختلفی از جمله کمک به حرکت یا اشاره کردن به چیزی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در مقابل، در زبان فارسی، دگنک معنایی کاملاً متفاوت دارد. این واژه به یک شیء زینتی و ارزشمند، یعنی چماق زرین و مرصع اشاره دارد. این نوع دگنک، یک عصای تشریفاتی بوده که در گذشته توسط ماموران مخصوص دربار حمل می‌شده و نشان‌دهنده مقام و منزلت آن‌ها بوده است. این مفهوم، تصویری از تجمل و قدرت را به نمایش می‌گذارد و نشان‌دهنده جایگاه ویژه‌ای است که این شیء در مراسم و تشریفات سلطنتی داشته است. بنابراین، درک صحیح از معنای کلمه دگنک بستگی به زمینه زبانی و فرهنگی دارد که در آن به کار می‌رود. در گویش‌های ترکی، این واژه به یک ابزار ساده و کاربردی اشاره دارد، در حالی که در زبان فارسی، به یک شیء زینتی و نمادین از قدرت و تشریفات سلطنتی اشاره می‌کند. این تفاوت معانی، نشان‌دهنده تنوع و غنای زبان‌ها و فرهنگ‌های مختلف است.

فرهنگ عمید

چماق زرین و مرصع که در قدیم مٲمورین تشریفات دربار به دست می گرفتند.

فرهنگ فارسی

چماق زرین و مرصع که در قدیم مامورین تشریفات دربار، بدست گرفتند
( اسم ) چماق کلفت

ویکی واژه

نوعی چماق زرین که در زمان صفویه و قاجاریه، مأمورین تشریفات به دست می‌گرفتند.

جمله سازی با دگنک

نان همه از قِبَلِ نیروی بازو خواهند نان تو از رشته و بوق و دگنک می‌خواهی!
اگر انسان همگی لشکر شیطان باشند راندش شحنهٔ حکم تو به ضرب دگنک
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نقض
نقض
حوصله
حوصله
تسخیر
تسخیر
متعبد
متعبد