تاپال در زبان فارسی، در معنای اولیه و رایج خود، به فضولات و سرگین دامها، به ویژه گاو، اطلاق میشود. این واژه ریشه در متون کهن فارسی دارد و در منابع لغتنامههای معتبری چون برهان آورده شده است. کاربرد این اصطلاح بیشتر در متون قدیمی و ادبی دیده میشود و اشاره به بقایای حیوانی دارد که پس از هضم در بدن دام، دفع میگردد.
اما تاپال معنای دیگری نیز دارد که کمتر رایج است و به بخش چوبی و مرکزی درخت، یعنی تنه آن، اشاره میکند. این معنا نیز در برخی از منابع کهن، از جمله برهان ذکر شده است. در برخی متون، واژه دوحه نیز به عنوان معادل تنه درخت در زبان عربی، در کنار تاپال آورده شده است که نشاندهنده اشتراک معنایی بین این دو واژه در اشاره به ساختار اصلی و تنومند درخت است.
با توجه به این دو معنای متفاوت، میتوان دریافت که واژه تاپال در زبان فارسی، هم به مواد دفعی دام و هم به تنه استوار درخت اشاره دارد. این گستردگی معنایی، هرچند ظاهراً دور از هم، نشاندهنده انعطافپذیری زبان فارسی در بهکارگیری واژگان برای مفاهیم مختلف است و گاهی یک واژه میتواند در بستر زمان، معانی متفاوتی را به خود بگیرد.