بی شرف

بیشرف به فردی اطلاق می‌شود که مانند بی‌حیا، در آستانه انجام رفتارهای نامناسب قرار دارد. او با نامحرم به شوخی و خنده می‌پردازد و به رعایت فاصله توجهی ندارد و در کنار نامحرم قدم می‌زند. کسی که به خود اجازه می‌دهد برای ناموس خود عفت و حیا قائل باشد، اما به دیگران بی‌حیایی را توصیه می‌کند تا از این طریق به نفع جنسی دست یابد، بی‌شرم و بی‌مروت است. عبارت بی شرف اصطلاحی است که برای ابراز بی‌احترامی و توهین به فردی استفاده می‌شود و به معنی بی حرمت، بی آبرو، بی عرضه، بی ناموس، فرومایه  و مایه ٔ ننگ و عار می باشد.  آبرو به معنای نظر، احترام و ارزشی است که افراد بر اساس شخصیت و رفتارهای گذشته یک فرد برای او قائل می‌شوند. این مفهوم در ارتباط با دیگر مفاهیم روان‌شناختی مانند اعتماد به نفس، عزت‌نفس و حرمت‌نفس مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گیرد. شرف به معنای بزرگی و مقام بلند است. این واژه در اصل به مفهوم بلندی و مکان‌های مرتفع اشاره دارد. به افرادی که دارای مقام و شخصیت والا هستند، شریف گفته می‌شود. در زبان عربی، شریف به معنای نجیب، مهتر و همچنین رفیع و قوی در مقابل افراد ضعیف و پست به کار می‌رود. در میان اعراب، این عنوان به مردانی اطلاق می‌شود که به دلیل افتخارات اجدادی خود از دیگران متمایز و برتر محسوب می‌شوند. این برتری که از طریق نسل به نسل منتقل می‌شود، «شَرَف» نامیده می‌شود.

لغت نامه دهخدا

بی شرف. [ ش َ رَ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + شرف ) بی حرمت. بی آبرو. بی عرض. بی ناموس. ( ناظم الاطباء ). فرومایه. مایه ننگ و عار. رجوع به شرف و ترکیبات آن شود.

فرهنگ معین

(شَ رَ ) [ فا - ع. ] (ص مر. ) ۱ - بی - آبرو، بی عزت. ۲ - بی ناموس.

فرهنگ عمید

۱. بی عزت.
۲. بی آبرو.
۳. بی ناموس.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - بی آبرو بی عزت. ۲ - بیعرض بی ناموس.

ویکی واژه

بی - آبرو، بی عزت.
بی ناموس.

جملاتی از کلمه بی شرف

کی بیابیم بعقبی شرف از بزم علی ما که اکنون بجهان جمله بسان عمریم
آن شنیدم که ازین ناخلفان در کف بی شرفان اسناد است
هان مکن در حرص عمر خود تلف در قناعت شو که تا یابی شرف
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم