آستین‌فشان

واژه آستین‌فشان واژه‌ای است که در زبان فارسی، به‌ویژه در متون ادبی و عرفانی، کاربرد داشته و معنایی چندوجهی را در بر می‌گیرد. در معنای لغوی، آستین‌فشان به فردی اطلاق می‌شود که آستین‌های خود را به حرکت درمی‌آورد. این حرکت می‌تواند دلایل و ابعاد گوناگونی داشته باشد؛ از ابراز شور و هیجان، وجد و طرب در مراسم سماع و رقص‌های عارفانه گرفته تا بروز احساسات شدید و گاهی حتی نمایش اعتراضی یا بی‌اعتنایی به امری. این واژه، تصویری پویا و زنده از حالات درونی انسان را به نمایش می‌گذارد. همانطور که در اشاره به شعر هاتف آمده است: آستین فشان بینی تعبیری است که مشاهده‌گر را به دیدن حالات وجد و سماع در دو جهان، یعنی عالم مادی و عالم معنا، دعوت می‌کند. این گستردگی معنایی نشان‌دهنده عمق و پیچیدگی مفهوم آستین‌فشان در ادراکات عرفانی و فلسفی است؛ جایی که حرکات ظاهری، نمادی از تحولات درونی و سیر و سلوک روحانی تلقی می‌شوند. در واقع، این فعل، فراتر از یک حرکت فیزیکی صرف، بیانگر گسستن از قید و بندهای دنیوی و ورود به حالتی از جذبه و بی‌خودی است که در آن، روح انسان با عالم غیب پیوند می‌خورد. این مفهوم، نه تنها در متون عرفانی، بلکه در گستره وسیعی از ادبیات فارسی، به عنوان ابزاری برای توصیف حالات عاطفی و معنوی انسان به کار رفته است.

ویکی واژه

(قدیم): رقص کننده. بی‌اعتنایی کننده. اعتراض کننده. گاه وجد و سماع هر یک را/ بر دو کَون آستین فشان بینی. «هاتف»
(قدیم): در حال دست افشانی، در حال رقص.

جمله سازی با آستین‌فشان

آذر در آستان وفا جان‌فشان و، یار از وی به ناز می‌گذرد، آستین‌فشان
صوفیان را خوشست گاه سماع بر دو کون آستین‌فشانی‌ها
زین زهرهای قندنما آستین‌فشان زان تنگ لب ببین چه شکرها همی‌دهند