ژفکاب

لغت نامه دهخدا

ژفکاب. [ ژَ ] ( اِ مرکب ) آب و چرکی که در گوشه چشم جمع شده باشد خواه تر باشد خواه خشک. ( برهان ). پیخ. قی ( در چشم ). رمص. غمص. ژفک. رجوع به ژفک شود.
- ژفکاب از چشم پاک کردن ؛ شوخ از چشم ستردن و زدودن آن .

فرهنگ معین

(ژَ ) (اِمر. ) نک ژفک .

فرهنگ عمید

= ژفک

ویکی واژه

نک ژفک.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال لنورماند فال لنورماند فال تک نیت فال تک نیت