پزداغ

لغت نامه دهخدا

پزداغ. [ پ َ / پ ِ / پ ُ ]( اِ ) مصقله که بدان آینه و شمشیر و جز آن زدایند و روشن کنند. ( شعوری از شرفنامه ). رجوع به پزلاغ شود.

فرهنگ معین

(پِ ) (اِ. ) بزداغ ، ابزاری برای زدودن زنگ تیغ یا شمشیر.

فرهنگ عمید

وسیله ای که با آن زنگ تیغ، شمشیر، و مانند آن را پاک کنند.

ویکی واژه

بزداغ، ابزاری برای زدودن زنگ تیغ یا شمشیر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال فنجان فال فنجان فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال احساس فال احساس