شاهیدن

لغت نامه دهخدا

شاهیدن. [ دَ ] ( مص جعلی ) ( مرکب از شاه + یدن پسوند مصدری ) بزرگ شدن. ( شرفنامه منیری ). پادشاهی کردن و بزرگی نمودن. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). || پارسا شدن.( شرفنامه منیری ). پارسایی و بندگی کردن و صلاح و تقوی داشتن. ( برهان قاطع ). صالح بودن و نیکوکاری کردن.( فرهنگ جهانگیری ). و ظاهراً به این معنی با شاهندن تصحیف خوانی شده است. رجوع به شاهندن و شاهنده شود.

فرهنگ عمید

۱. پادشاهی کردن، سروری کردن.
۲. پارسایی کردن، نیکوکار بودن.

فرهنگ فارسی

ویدن پسوند مصدری بزرگ شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال اوراکل فال اوراکل فال عشقی فال عشقی فال قهوه فال قهوه