افتالیدن

لغت نامه دهخدا

افتالیدن. [ اِ ] ( مص ) پراکندن. پاشیدن. افشاندن. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). پاشیدن. پراکنده کردن. برافشاندن. ( آنندراج ). شکافتن و دریدن است. ( برهان ) ( آنندراج ). شکافتن. دریدن. تلف نمودن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به افتال شود.

فرهنگ عمید

۱. افشاندن، پاشیدن.
۲. پراکنده ساختن.
۳. دریدن.
۴. شکافتن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال لنورماند فال لنورماند فال تاروت فال تاروت