کنودانه

لغت نامه دهخدا

کنودانه. [ ک َ ن َوْ / ک َ نو ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) کنودان که شاهدانه باشد و آن تخم بنگ است. ( برهان ) ( آنندراج ). تخم آن [ کنب ] که شاهدانه نیز گویند. ( فرهنگ رشیدی ). حب الفتیان. ( مهذب الاسماء ). کنودان. رجوع به همین کلمه شود.

فرهنگ عمید

شاهدانه، تخم بنگ.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال چوب فال چوب فال کارت فال کارت فال تاروت فال تاروت