پژولانیدن

لغت نامه دهخدا

پژولانیدن. [ پ َ دَ ] ( مص ) رنجه کردن :
گر روان من پژولانند زود
صد در محنت بر ایشان برگشود.مولوی.

فرهنگ معین

(پِ دَ ) (مص م . ) = پژولاندن : ۱ - پژمرده کردن . ۲ - رنجه کردن . ۳ - نرم گردیدن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ( پژولانید پژولاند خواهد پژولانید بپژولان پژولاننده پژولانیده ) ۱- پریشان کردن . ۲- رنجه کردن .

ویکی واژه

پژولاندن:
پژمرده کردن.
رنجه کردن.
نرم گردیدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال تاروت فال تاروت فال زندگی فال زندگی فال مارگاریتا فال مارگاریتا